نفت و گاز طبیعی

محتاطانه‌ترین برآوردها نشان می‌دهد که چینیان از قرن چهارم پیش از میلاد برای سوخت و روشنائی از گاز طبیعی استفاده می‌کرده‌اند. از حفره‌های عمیقی که برای آب شور حفر می‌کردند …

محتاطانه‌ترین برآوردها نشان می‌دهد که چینیان از قرن چهارم پیش از میلاد برای سوخت و روشنائی از گاز طبیعی استفاده می‌کرده‌اند. از حفره‌های عمیقی که برای آب شور حفر می‌کردند نیز گهگاه گاز طبیعی خارج می‌شد. این ذخایر گاز متان معمولاً زیر سفرهٔ آب شور بودند، اما بسیاری از حفره‌ها (گمانه‌ها)، از جمله حفره‌هائی که به قصد آب شور می‌زدند، فقط گاز طبیعی می‌دادند و چینیان آنها را ”چاه‌های آتش“ می‌خواندند. دست کم از قرن اول پیش از میلاد چینیان مرتباً گمانه‌هائی برای آب شور می‌زدند، به‌طوری‌که ذخایر عمیق گاز طبیعی از آن تاریخ با گمانه‌هائی که عمق‌شان به بیش از ۱۰۰ متر می‌رسید به تله می‌افتادند. جستجوی منظم خود گاز طبیعی از طریق حفره‌زدن عمیق از قرن دون میلادی آغاز شد.
چانگ‌کو در ۳۴۷ میلادی در کتابش در شرح سرزمین‌های جنوب کوهستان هوآ چنین نوشته است: ”در محلی که رود سرچشمه گرفته از بوپو به رود هوئو جینگ می‌رسد، چاه‌های آتش وجود دارد؛ شب‌ها نور آنها در سراسر آسمان منعکس می‌شود. سکنهٔ آنجا اگر می‌خواستند آتش داشته باشند و محل‌های خروج گاز را با شعله‌هائی از اجاق خانگی آتش می‌زدند. پس از مدتی کوتاه، صدائی شبیه رعد برمی‌خاست و شعله‌هائی چنان نورانی بلند می‌شد که آن سرزمین را تا ده‌ها لی روشن می‌کرد. به‌علاوه از لوله‌های خیزران برای ”حفظ نور“ استفاده می‌کردند و طوری نگهش می‌داشتند که بتوان از جائی به جای دیگر برد، آن‌هم به فواصل یک‌روز سفر از محل چاه و بی‌آنکه خاموش شود. وقتی می‌سوزد خاکستری باقی نمی‌ماند و به طرز درخشانی برقی می‌زند.“
لوله‌های خیزران قطعاً تا چندین کیلومتر هم آب شور منتقل می‌کردند و هم گاز طبیعی، گاهی از زیر جاده‌ها می‌گذشتند و گاهی به کمک سه‌پایه‌هائی از روی جاده‌ها.
سوزاندن گاز طبیعی برای روشنائی و سوخت مسائلی به‌وجود می‌آورد که چینیان باستان از عهدهٔ آنها برمی‌آمدند. در متون قدیمی، کارهای پیچیده‌ای که برای کنترل اشتعال گاز طبیعی انجام می‌شد تا حدودی به تفصیل آمده است. گاز ”چاه‌های آتش“ را ابتدا به محفظهٔ چوبی بزرگی در سه متری زیر سطح زمین بر دهانهٔ حفره می‌فرستادند. این محفظه اساساً یک بشکهٔ مخروطی شکل بود که به آن یک لولهٔ زیرزمینی هوا نیز می‌فرستاد. از این‌رو، محفظه به‌صورت یک کاربراتور عظیم عمل می‌کرد و مخزن‌های لوله‌هائی را تغذیه می‌کرد که به محفظه‌های مخروطی کوچک‌تری بر سطح زمین منتهی می‌شدند. این محفظه‌ها نیز هوا می‌مکیدند و لوله‌های ورودی مختلفی داشتند که می‌شد باز و بسته‌شان کرد، به‌طوری‌که با دستکاری مرتب مخلوط سوخت و هوا می‌شد ”موتور“ را تنظیم کرد. اگر فشار مخلوط پائین می‌آمد، انفجارها و ترکش‌های قهقهرائی خطرناکی ممکن بود صورت گیرد؛ از این‌رو، محفظهٔ اصلی را بیشتر باز می‌کردند. اما اگر مخلوط بیش از حد غنی می‌بود، باز هم آتش‌هائی به‌وجود می‌آمد؛ لذا می‌گذاشتند گاز گوگرد از طریق سیستم اگزوزی موسوم به ”لولهٔ آسمان‌فشان“ تخلیه شود.
شعله‌هائی که ارتفاعشان از ۵۰ سانتیمتر کمتر بود برای مقاصد دیگری چون تأمین روشنائی بعضی از شهرهای سیچوان به‌کار می‌رفتند. برای گرمایش نیز در این شهرها، گاز در دسترس بود، هر چند که از جزئیات امر چیزی نمی‌دانیم. تردید داریم که بخاری‌های گازی وجود داشته بوده؛ به احتمال قوی‌تر کاربردهای گرمایش کلاً به پخت و پز و جوشاندن آب منحصر بود.
منابع دیگر قابل حمل گرما شامل فرآورده‌های نفتی می‌شد که غالباً ”لاک سنگی“ نامیده می‌شدند زیرا شبیه لاک بودند اما از سنگ‌ها می‌تراویدند.
کاربرد خانگی فرآورده‌های نفتی ظاهراً به مصارف عادی، نظیر چراغ نفتی و مشعل نفتی، منحصر می‌شد، اما برای شکستن سنگها به کمک آتش از آنها در مقیاس عظیمی استفاده می‌کردند. چون نفت مشعل را می‌شد در آب سوزاند، تخته‌سنگ‌های بندرگاه‌ها را گاهی با ریختن نفت مشتعل‌شونده بر آنها، متلاشی می‌کردند. [۳۸]

۳۸ـ مجله پیام یونسکو ـ شماره ۲۲۱