چندین سخن از آرتور شوپنهاور

▪ «آرزوی تجدید حیات آدمی یک آرزوی ابلهانه است زیرا به‌وجود آمدن انسان یک اشتباه و یک حادثه غم‌انگیز است که بهتر است اساسأ تجدید نشود.» □□□ ▪ «آن‌که از انجام عملی پشیمان می‌شود، …

▪ «آرزوی تجدید حیات آدمی یک آرزوی ابلهانه است زیرا به‌وجود آمدن انسان یک اشتباه و یک حادثه غم‌انگیز است که بهتر است اساسأ تجدید نشود.»
□□□
▪ «آن‌که از انجام عملی پشیمان می‌شود، دوبرابر بدبخت است و دوبار ضعف از خود نشان داده است.»
□□□
▪ «اراده تنها حقیقتی است که قلب همه‌چیز است.»
□□□
▪ «اسرار شخص ، حال زندانیانی را دارند که چون رها شوند، تسلط بر آنها غیر ممکن است.»
□□□
▪ «اشخاصی که هرگز وقت ندارند، آن‌هایی هستند که کمتر کار می‌کنند.»
□□□
▪ «انسان باید مانند اقلیت فکر کند و مثل اکثریت سخن گوید.»
□□□
▪ «انسان کامل،کسی است که زندگانی خود را به دست خود بسازد.»
□□□
▪ «تجربه نشان داده است که افرادی که دارای نبوغ هنری فوق‌العاده بوده‌اند در ریاضیات استعداد نداشته‌اند هیچ‌کس نمی‌تواند در هر‌دو رشته ممتاز گردد.»
□□□
▪ «ترسو و بزدل هرروز چندین‌بار می‌میرد و باز زنده می‌شود.»
□□□
▪ «تسلیم و رضا در برابر حوادث علاج ناپذیر، مهمترین توشه سفر زندگی است.»
□□□
▪ «تندرستی اگر ناقص باشد لذت این جهان همچون نوشابه‌های گوارا است که با دهان آلوده به‌سم نوشیده شود.»
□□□
▪ «تنها ماندن، سرنوشت تمام راه‌های بزرگ است، این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف می‌خورند، من باید بگویم که از سرنوشت‌های دیگر اسف‌انگیزتر نیست.»
□□□
▪ «جمال اگرچه مایه شرافت است ولی مقرون به‌هزاران شر و آفت است.»