میثم؛ آزاد شده اسیر

میثم از اصحاب خاص و یاران سر علی علیه السلام. شغل او خرما فروشی بود. او پیامبر خدا را ندیده بود. علی(ع) او را خرید و آزاد کرد ولی او بگونه ای دیگر اسیر شد. اسیر ولای علی و محبت و عشق او. …

میثم از اصحاب خاص و یاران سر علی علیه السلام. شغل او خرما فروشی بود. او پیامبر خدا را ندیده بود. علی(ع) او را خرید و آزاد کرد ولی او بگونه ای دیگر اسیر شد. اسیر ولای علی و محبت و عشق او. همراهی میثم تمار با امیرالمؤمنین، در همان چند سال خلافت ظاهری آن حضرت بود. او آنقدر با حضرت مأنوس شده بود و به مقدار قابلیت و ظرفیت خود از محضر امام، بهره ها برد تا جایی که حضرت او را بر برخی از اخبار غیبی و اسرار نهان، مطلع کرد.
کلام امیرالمؤمنین از راز قتل میثم:
علی علیه السلام روزی به او می گوید:
«ای میثم! آن زمان که پست ترین فرد بنی امیه "عبیدالله بن زیاد" تو را دستگیر کند و بخواهد که از من بیزاری بجویی، چه می کنی؟»
میثم گفت: به خدا سوگند که از تو بیزاری نمی جویم.
امام فرمود: «همین زمان است که تو را به دار خواهند کشید»
میثم گفت: من صبر می کنم که در راه خدا، این کمترین است.
امام فرمود: «و تو در بهشت، در کنار من و هم رتبه من خواهی بود»
آنگاه امام درختی را که بر آن، میثم را بر دار کشند، به او نشان داد. نقل است که بعد از شهادت حضرت، میثم به نزد آن درخت می آمد و نماز می گذارد.
● پایان زندگی میثم تمار:
میثم تمار در سال آخر عمر خود به مدینه رفت و با (ام سلمه) یکی از زنان پیامبر ملاقات کرد و احوال امام حسین(ع) را پرسید. ام سلمه به او گفت: بارها شنیدم که رسول خدا، در دل شب با امیرالمؤمنین راز دل می گفت و از تو یاد می کرد. آن گاه میثم متوجه شد که حسین بن علی از شهر مدینه دور است گفت: سلام مرا به او برسان اگرچه امروز نمی توانم او را ببینم، اما نزد پروردگارم همدیگر را ملاقات می کنیم.
سپس از مدینه به کوفه رفت. در آن زمان که حاکم کوفه (عبیدالله بن زیاد)؛ مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دنبال شیعیان علی علیه السلام می گشت. میثم که از جمله افرادی است که با معاویه سابقه داشت و اکنون با یزید هم بیعت نکرده بود لذا ابن زیاد او را دستگیر کرد.
به یاد حرفهایش با مولا علی(ع) افتاد و گفت: پسر زیاد، تو مرا بر چوبه درخت نخلی به دار می کشی، در حالی که دستها و پاها و زبان مرا بریده ای.
به دستور ابن زیاد، او را به دار کشیدند. او بر سر دار سخنانی برای مردم گفت و بنی امیه را به رسوایی کشاند و چون تا آخرین رمقی که در بدن داشت، از علی و آل علی گفت، زبان او را بریدند. بدین ترتیب شهادت میثم تمار ۱۰ روز زودتر از زمانی بود که حسین بن علی علیه السلام به سرزمین کربلا رسید. بعد از شهادت او هفت نفر از همکاران خرمافروش او نیمه شب او را از دار پایین آوردند و در کنار نهری به خاک سپردند.

منبع: اعیان الشیعه؛ ج۱.
مهدی ملکی