نقد چیست و نقاد کیست؟

در فرهنگ لغات فارسی واژه‌ی نقد به معنی سره کردن، جدا کردن پول خوب از بد. ظاهر ساختن عیوب یا محاسن کلام و نیز به مفهوم پول و بها و آنچه فی‌الحال داده شود، و خلاف نسیه، و نقود جمع، …

در فرهنگ لغات فارسی واژه‌ی نقد به معنی سره کردن، جدا کردن پول خوب از بد. ظاهر ساختن عیوب یا محاسن کلام و نیز به مفهوم پول و بها و آنچه فی‌الحال داده شود، و خلاف نسیه، و نقود جمع، بکار رفته است. علاوه بر این تعاریف می‌توان نقد را جدا کردن دینار و درهمِ سره ازناسره و تمیز دادن خوب از بد و «بهین چیزی برگزیدن نیز دانست». در زبان گفتار و زبان عام نیز واژه نقد می‌تواند به بهای مال وغیره اطلاق گردد که در هنگام خرید آناً می‌بایست پرداخت شود.
اما در اصطلاح ادب بدین سان نیست، چه اینکه به مفهوم شناخت و تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب یک اثر هنری و ادبی است. نقد ادبی و یا هر نقدی از منظر این قلم شناخت ارزش لفظی و معنایی و بهای واقعی آثار ابداعی و ایجاد و آفرینش‌های هنری می‌باشد و نیز بررسی و کنکاش در یک اثر در جهت پیدایی محاسن و معایب آن مبنی بر قبول و یا رد و انکار و بی اعتنایی نسبت به آن اثر است. افزون بر اینکه در این گونه مواردنقاد باید از خلاقیت وآشنایی کاملی از محتوا و ساختار آن اثر ا دبی و یا هنری بهره مند باشد. با توجه به معیارهای سنتی و آداب و رسومی که در گذشته خود را به صورت عرف در جوامع جا انداخته بودند و به بیانی در تحکیم پایگاه خود در اذهان عمومی اهتمام بخرج داده بودند، این فرهنگ‌ها باعث گردیده بود که نقد به طور مدون خودی را نشان ندهد و البته طبیعی به نظر می‌آمد، چه اینکه نقد ونقادی در دید جوامع سنتی دارای جایگاهی نبوده و نیست. اما با ظهور فناوری و تکنولوژی و انقلاب های فکری و سیاسی و اقتصادی که در جوامع صورت گرفت، سبب گردید تا که فرهنگ نقد نیز جایگاه واقعی خود را پیدا کند. بنابراین امروزه در اکثر دانشگاههای معتبر و کانونهای آموزشی دنیا فرهنگ نقد و نقادی جایگاه و ارزش معنایی خاصی را پیدا کرده است.
ولی با اینکه در ارزش و اهمیت و تأثیر و نقش فرهنگ نقد ونقادی نباید تردید کرد و بی گمان در تراوش و شکوفایی و تمتع و التذاذ فضای فکری و روحی اهل علم و دانش مؤثر است، اما کار نقاد وقتی مفید خواهد بود و دارای ارزش واهمیت والایی است که دور از شایبه‌ی اغراض باشد. و درون مایه‌ی اصلی آن نیز قضاوتی راستین و بینش و آگاهی حق به جانبی باشد. نقاد در جهت نقد یک اثر بی تردید نیاز به شناخت و اطلاعاتی از نظرات و دیدگاه‌های نویسنده آن اثر دارد و باید با حوزه ی کاری صاحب ا ثر نیز اشنایی کامل داشته باشد. در ثانی، هم واقعیات اثر را باید بداند و هم اینکه حقایق آن را دریابد.
بدین سان که حقیقت گویی وواقع بینی در اثر را ببیند و به بیانی در الک کردن محتوا و ساختار اثر جهت شناختن خوب و بد آن اثر اغماض نکند. و دیگر اینکه به قواعد و اصول وبه اصطلاح فن و فوت نقد نیز بسان برج بر محیط پیرامون احاطه داشته باشد. یعنی اینکه فرهنگ و علم این کار و گسترش نگاه آن را دارا باشد. نه اینکه بدون آگاهی و از روی غرض و در نیل به اهداف شوم و عقیم خود وارد این حوزه شود که بی شک ا ین صورتِ نقد و یا هر نوع دیگر که هدف این باشد نه تنها بی ارزش و بی نتیجه است بلکه مضر و گمراه کننده نیز هست. شاید به دلیل مهجور بودن با نقد و نقادی بوده است که برخی از شعرا و نویسندگان ارزش و اهمیت نقد و نقادی را انکار و حتی به دشمنی با آن برخاسته‌اند. به طوری که بعضی شاعران انتقاد را عبارت دانسته اند از حربه‌ی عاجزان، حربه‌ی کسانی که چون خود از عهده‌ی خلاقیت و نوآوری برنیامده‌ا ند به خرده‌گیری وخرده گویی نسبت به دیگران پرداخته‌اند. و برخی دیگر نیز بحث در نیک و بد شعر را فقط حق شاعر دانسته و مدعی بوده‌اند که تنها کسی می‌تواند در شعر و ادب داوری کند که خودش شاعر باشد.
چخوف نویسنده‌ی محبوب و معروف روسی نقادان را چون خرمگس‌هایی می‌داند که روی پیکر اسب می‌نشینند و او را نیش می‌زنند و از شخم کردن زمین باز می‌دارند. اما از بهتر اینکه ما نقد و نقادی را یک نوع آفرینش هنری بدانیم که می‌تواند برای جامعه سازنده و دارای اهمیت فراوان باشد. و نظر این قلم نیز در خصوص این مقوله سازنده و مفید است چه این که این قلم درجمله‌ای کوتاه تصویری بلند را به تصویر کشانده است:
«در بازار دانش انتقاد، کالایی گران سنگ است» آری هر چند امروزه باگذشت قرن‌ها و گام گذاشتن در هزاره‌ی سوم هنوز هم جایگاه نقد و نقادی بصورت یک اصل ومنشأ آگاهی و اثر خودی را به نمایش نگذاشته است و دلایل و عواملی در عدم آن کوشیده‌اند، اما دانشی که توجه و تأمل به نکات ارزنده وآموزنده‌ی نقد و نقادی نداشته باشد بی شک آن دانش عاری از خطا نیست. و رمز موفقیت و پیروزی و لمیدن بر اریکه‌ی علم و دانش از آن کسانی است که علم و آگاهی خود را بدست نقد و نقادی بسپارند و در بازار علم و دانش خویش نیز انتقاد را همان کالای گران سنگ تصور کنند

عابدین پاپی