'زخم انتظار' رمانی اجتماعی است. این رمان بیان عشقی است که در چهار دیواری فاصله طبقاتی محصور شده است. حکایت دختر و پسر جوانی است که پس از آشنایی در یک مجلس عروسی دلباختهی هم میشوند. پدر دختر که به ظاهر مرد متمولی است با ازدواج دخترش با پسری از طبقهی فرودست جامعه مخالف است. اما اصرار همان دختر از یک سو و پیش آمدن حوادثی که منجر به آشکار شدن راز ثروت پدر میشود از سوی دیگر وی را ناچار به رضایت این ازدواج میکند. دختر و پسر زندگی شیرینی دارند، اما پس از دو سال دختر به بیماری مهلک سرطان مبتلا شده با مرگ دست و پنجه نرم میکند. پسرکه از زجر کشیدن دختر در رنج است تحت فشار روحی دختر را به قتل میرساند و بنا به حکم دادگاه مجنون شناخته شده و باقی عمر خود را در آسایشگاه روانی میگذراند....