دکتر ̎جوآن تورنتن هاردینگ̎ (هانت) در اوکلاهما با همسر سابقش، ̎بیل هاردینگ̎ (پاکستن) برخورد میکند. آنان درباره گردبادهای عظیم تحقیق میکنند؛ گردبادهائی که نزدیک به بیست سال قبل هنگامی که ̎جو̎ پنج ساله بود، پدرش را به کام خود فرو برده بود. ̎جو̎ و ̎بیل̎ (که محبوبهاش، ̎ملیسا̎/گرتس او را همراهی میکند) تصمیم دارند برای ثبت مشخصات گردباد، گردبادسنجهای کوچکی را درون آن قرار دهند. اتومبیل ̎جو̎ توسط گردبادی معمولی نابود میشود و او به اجبار با ̎بیل̎ هم سفر میشود. ̎ملیسا̎ که نمیتواند زندگی خود را با زندگی در دل طبیعت همساز کند، ̎بیل̎ را ترک میکند. ̎بیل̎ و ̎جو̎ سوار بر اتوموبیل به دل بزرگترین گردباد دوران اخیر میزنند و گردباد سنج را در دل آن قرار میدهند. گردباد همه چیز را نابود کرده اما آنان در انجام مأموریت خود موفق شدهاند...
● درگردباد شخصیت و عنصر اصلی نه دو قهرمان زن و مرد، بلکه خود گردباد و نیروی ویرانگر طبیعیاش است. ̎بیل̎ و ̎جو̎ نیز در آن نمای شبه مذهبی پایانی فیلم که در دل گردباد به راز آن پی میبرند، در مییابند که در پس نیوری ویرانگر گردباد چه قدرت و دنیائی ناشناخته نهفته است. در واقع با کشف این راز است که آنها به شناختی جدید از یک دیگر میرسند. جلوههای بصری فیلم (گردبادها کار هنری لابونتا) حیرتانگیز هستند.