̎پیکاسو̎ (هاپکینز) نابغهٔ هنرمندی است که عادت بیمارگونهای به سوءاستفاده از زنان دارد. همسرش ̎اولگا̎ (لاپوتر) و محبوبههایش، زنی هنرمند به نام ̎دورامار̎ (مور) و ̎ماری ترز والتر̎ (هارکر) را که فقط یکشنبهها میبیند، فریب میدهد. تا اینکه با ̎فرانسوا ژیلو̎ (مک لهون)، دختری که چهل سال از او جوانتر است، آشنا میشود و رابطهای بین آن دو شکل میگیرد. ̎فرانسواز̎ که در نوجوانی مورد سوءرفتار پدرش قرار میگرفت، در این رابطه نیز وضع بهتری پیدا نکرده. او دهسال با ̎پیکاسو̎ زندگی کرد که نتیجهٔ آن دو فرزند به نامهای ̎کلود̎ و ̎پالوما̎ هستند...
● فیلم از همهٔ ویژگیهای آثار مرچنت/ایوری بیبهره است اما سردی و بیروحی همیشگی کار آنان را بهرغم موضوع، به قاعده، پرهیجانش با خود دارد؛ بهخصوص که هاپکینز یکی از بدترین بازیهایش را در نقش ̎پیکاسو̎ی مردسالار ارائه میدهد و بازی مکلهون کاملاً مناسب نقش ابلهانهٔ دختری است که به بهانهٔ عشق به نقاشی، اما در واقع برای شهرت، به مردی بزرگ نزدیک میشود.