̎دان̎ (فرانتس) صاحب یک مغازهٔ عتیقه (یا بهتر بگوئیم آت و آشغال) فروشی است. او متوجه میشود اخیراً یک کلکسیونر سکه، یک سکهٔ قیمتی را به اشتباه ارزان فروخته است. ̎دان̎ به فکرش میرسد که به کمک ̎بابی̎ (نلسن)، نوجوانی که در مغازهاش کار میکند، سکه را بدزدند و آن را به قیمت بسیار بالائی بفروشند. ̎تیچ̎ (هافمن)، دوست بیچیز و بداقبال ̎دان̎ اصرار دارد در این کار شرکت کند اما ̎دان̎ دلش نمیخواهد او را وارد این ماجرا کند و اصلاً شک کرده که دزدیدن آن سکه کار درستی باشد...
● در سرتاسر فیلم کاملاً مشخص است که مبنای کار یک نمایشنامه بوده است. بله، صحبتهای زیادی دربارهٔ پول، کسب و کار و اخلاق رد و بدل میشود، اما این همه برای سرپا نگهداشتن تصاویر متحرک روی پرده کافی نیستند. نمایشنامهٔ مامت، نخستینبار، در ۱۹۷۷ در نیویورک روی صحنه رفت و بسیاری را خوش آمد. در حالیکه فیلم کورنت تماشاگران عادی، منتقدان و دوستداران نمایشنامه را راضی نکرد. از فیلم، پیش از هر چیز، میتوان دریافت که چرا اقدام عملی برای اقتباس سینمائی از اثر مامت دو دهه طول کشیده است. شاید تنها امتیاز فیلم بازیهای آن باشد؛ بهخصوص هافمن که انگار همان ̎راتسو ریزو̎ی کابوی نیمه شب (جان شلهزینجر، ۱۹۶۹) است که پا به سن گذاشته است.