ایالت ماساچوستس، سال ۱۶۹۲، نوزده تن از پیروان کیش ̎پیوریتنهای سیلم̎ که از سوی جمعی از مردم به جادوگری متهم شده بودند، به طناب دار آویخته شدند...
● این فیلمی نیست که به لحاظ سینمائی، امتیاز خاصی داشته باشد. اهمیتش در القاء تداوم یک جریان فکری است که سالها پیش توجیهناپذیرترین جنجالهای سیاسی هالیوود را به بار آورد. و حاصل کوشش میلر کارآزموده ـ یکی از بازماندگان مهم آن دوران ـ برای یادآوری آن جریان است. جادوگران شهر سیلم که منبع فیلمنامهٔ فیلم ـ کار خود میلر ـ است، تمثیلی روشن و صریح از مکارتیسم است. دختران نابکار و نفسپرست شهر سیلم دیگر اهالی را به همدستی با شیطان متهم میکنند. دادگاهی برپا میشود تا صحت و سقم این داستان ساختگی را بررسی کند و متهمان در ورطهای گرفتار میآیند که راه خروج از آن یا اعتراف به گناه ناکرده است و یا مرگ. امکان قیاس با مابهازای واقعی نقطه به نقطه تعبیه شده است. اهمیت تمثیلپردازی میلر در جایگزینی تفتیش عقاید سیاسی با خرافات و خشکاندیشی مذهبی است. نه به این خاطر که اولی را دنبالهٔ منطقی دومی در عصر ما مینمایاند، بلکه به این خاطر که با معرفی ابعاد متافیزیکی، دامنهٔ اعتراضش را فارغ از زمان و مکان گسترش میدهد که چگونه در گیر و دار زندگی نظام یافته، نام بهمثابهٔ هویت اجتماعی، مهمتر از رضایت شخصی فرد و آسودگی وجدان او شده است. رایدر خباثت غیرمنتظره و قابل تحسینی نشان میدهد. پیامی که در اینجا فقط ـ به لطف سینما ـ از مخاطب گستردهتری نسبت به نمایشنامهٔ اصلی میلر برخوردار شده است.