"متیراس" (داربی)، دختر جوان با اراده و مصمم که دریافته پدرش به دست یکی از زیردستان اجیر شده خود، بهنام "تام" (کوری) کشته شده، عزم انتقام دارد. او "روستر کاگبرن" (وین)، کلانتر یک چشم و دائمالخمر را متقاعد میکند که در یافتن قاتل کمکش کند و "لابوف" (کامبل)، رنجر جوان تکزاسی هم که در پی جوایز تعیین شده برای "تام" (بهخاطر جنایاتش در تکزاس) است، به آنان ملحق میشود. پس از فراز و نشیبهائی دارودسته "تام" به قتل میرسند، "لابوف" کشته میشود و "روستر" از "متی" جدا میشود و پیروزمندانه به راه خود میرود...
٭ یکی از وسترنهای قابل توجه آخر دهه ۱۹۶۰ که بیشتر نشانه زوال و فرسودگی اشکال سنتی ژانر است تا گشاینده روزنههای امید برای آینده. کهنگی دست مایه و بیهویتی کارگردان به واسطه حضور طبعاً گیرای وین در نقش حرفهای پا به سن گذاشته و تنها، پوشانده نمیشود. هاتاوی در قهرمانپردازی یا تصویر دختر سرسخت و انتقامجو اما بیتجربه، قراردادی و پیشبینی شدنی عمل میکند و فرآیند طولانی تعقیب و درگیری از آنجا که کمکی به پرورش شخصیتها یا طرح تضادهائی جدی نمیکند، ملالآور است. موسیقی برنستاین و فیلمبرداری بالارد تنها امتیازهای فیلم هستند. دنباله فیلم روستر کاگبرن (استوارت میلر، ۱۹۷۵) با همکاری جان وین و کاترین هپبرن. همچنین براساس شخصیت "روستر کاگبرن" یک فیلم تلویزیونی (۱۹۷۸) به همین نام به کارگردانی ریچارد ت. هفرون و همکاری وارن اوتس ساخته شد.