در بحبوحه جنگ جهانی دوم و حضور ارتشهای متفقین در ایران یك گروه نقشه بردار ارتش شوروی در منطقه كویر گم میشود. همه اعضاء گروه از پا در میآیند. فرماندهان ارتش شوروی مردان یك قبیله چادر نشین را به جرم این كه در گم شدن و مرگ اعضاء گروه دست داشته اند به حبس میاندازند. قبیله زیر نظر زنان، از ترس دزدیده شدن گوسفندان، كوچ میكند. پس از بازجوئی و شكنجه گروهی از مردان آزاد میشوند و چند نفر دیگر از زندان میگریزند. مردان قبیله به تلافی نابود شدن گوسفندان و كوچ نابه هنگام به پادگان قوای ارتش سرخ حمله میكنند و بسیاری را از پا در میآورند.