ـ "مادر کروزه" (اشمیت) زندگیاش را با روزنامهفروشی تأمین میکند. روزی مستأجری را به خانه میآورد که بلا و بدبختی برایش به همراه دارد. از بچههایش جدا میافتد و سرانجام از سر نومیدی، شیر گاز را باز میکند...
ـ فیلم، که سرگذشت غمبار زنی ساکن در محلههای کارگری شمال برلین را روایت میکند، بسیار متأثر از دورانی است که مردم آلمان به "چپ" متمایل شده بودند. صحنههای مستندی که از محلههای فقیرنشین به تصویر درمیآیند و نیز تفکر دوگانه فیلم مؤید این مسئله است. از یک سو، گونه سپردن به سیلی سرنوشت امری اجتنابناپذیر تلقی میشود و از سوی دیگر، مبارزه شخصیتهای فیلم علیه شرایط موجود مورد تأکید قرار میگیرد.