آفتاب
ورود | عضویت
دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۴۷
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن سهلان

اِبْن‌ِ سَهْلان‌، زین‌الدین‌ عمر بن‌ سهلان‌ ساوی‌، قاضی‌، حکیم‌ و منطقی‌ نام‌آور قرن‌ 6ق‌/12م‌. اطلاعات‌ ما دربارهٔ زندگانی‌ او بسیار اندک‌ است‌. همین‌ اندازه‌ می‌دانیم‌ که‌ مدتها در زادگاه‌ خود ساوه‌ عهده‌دار منصب‌ قضا بود و سپس‌ به‌ علت‌ نامعلومی‌ از این‌ کار دست‌ بازداشته‌ و از ساوه‌ به‌ نیشابور رفته‌ و همانجا ماندگار شده‌ است‌. از این‌ پس‌ وی‌ در نیشابور به‌ تحصیل‌ و تحقیق‌ و مکاتبه‌ و مراوده‌ با دانشمندان‌ مشغول‌ بوده‌ و از راه‌ استنساخ‌ کتب‌، مخصوصاً آثار ابن‌ سینا، روزگار می‌گذرانیده‌ است‌ (بیهقی‌، تتمهٔ، 127؛ شهرزوری‌، 2/56). ابن‌ سهلان‌ چنانکه‌ خود می‌نویسد بیشتر عمر را «در پرورش‌ انواع‌ علوم‌ به‌ سر برده‌ است‌، چه‌ آنچه‌ به‌ علوم‌ شرع‌ تعلق‌ دارد و چه‌ آنچه‌ به‌ علوم‌ حکمت‌» («الرسالهٔ السنجریهٔ»، 3). سال‌ تولد و وفات‌ او به‌ درستی‌ معلوم‌ نیست‌؛ تنها نکتهٔ روشن‌ این‌ است‌ که‌ وی‌ معاصر سلطان‌ سنجر سلجوقی‌ (511 - 552 ق‌) بوده‌ و یکی‌ از کتابهای‌ خود الرسالهٔ السنجریهٔ فی‌ الکائنات‌ العنصریهٔ را به‌ نام‌ او کرده‌ است‌. منابع‌ متأخر بی‌آنکه‌ به‌ مأخذی‌ استناد کنند، سال‌ وفات‌ او را 540ق‌/1145م‌ نوشته‌اند I/830) S, )، GAL, اما بیهقی‌ که‌ خود با او دوستی‌ و مراوده‌ داشته‌ و در 565 ق‌ وفات‌ یافته‌ است‌، اشاره‌ای‌ به‌ تاریخ‌ درگذشت‌ وی‌ نمی‌کند و فقط می‌گوید با او رفت‌ و آمد داشتم‌ و او را دریای‌ مواجی‌ از دانشها یافتم‌ ( تتمهٔ، 128). به‌ نوشتهٔ بیهقی‌ - که‌ قدیم‌ترین‌ مأخذ دربارهٔ اوست‌ - پس‌ از مرگ‌ ابن‌ سهلان‌، در مراسم‌ سوگواری‌ او در ساوه‌، کتابخانه‌اش‌ آتش‌ گرفت‌ و در این‌ آتش‌سوزی‌ برخی‌ از مصنفات‌ خود وی‌ نیز از میان‌ رفت‌ (همانجا). عبارت‌ بیهقی‌ مبهم‌ است‌ و معلوم‌ نیست‌ که‌ آیا در مراسم‌ سوگواری‌، کتابخانهٔ ابن‌ سهلان‌ بر اثر سهل‌انگاری‌ و بی‌مبالاتی‌ آتش‌ گرفته‌ است‌ و یا اینکه‌ به‌ عنوان‌ بخشی‌ از مراسم‌، کتابخانهٔ او را سوزانیده‌اند؟ ظاهراً باید هنگامی‌ که‌ ابن‌ سهلان‌ در ساوه‌ قضاوت‌ می‌کرده‌ است‌، به‌ علتی‌ که‌ بر ما روشن‌ نیست‌، خانه‌ و کتابخانه‌اش‌ سوخته‌ و یا سوزانیده‌ شده‌ باشد و خود او نیز احتمالاً به‌ سبب‌ این‌ حادثه‌ و شاید ناسازگاری‌ محیط و احساس‌ عدم‌ امنیت‌ مجبور به‌ مهاجرت‌ گردیده‌ باشد. در منابع‌ متأخر به‌ قراینی‌ برمی‌خوریم‌ که‌ این‌ حدس‌ را تأیید می‌کند: «چون‌ کتابخانهٔ او به‌ ساوه‌ بسوخت‌، وی‌ به‌ نیشابور هجرت‌ کرد» (معین‌، مقدمهٔ دانشنامه‌، «ید»؛ لغت‌نامه‌ )، اما از آنجا که‌ بیهقی‌ معاصر با ابن‌ سهلان‌ بوده‌ است‌، به‌ سادگی‌ نمی‌توان‌ از سخن‌ او گذشت‌. چنانکه‌ اشاره‌ شد، ابن‌ سهلان‌ پس‌ از مهاجرت‌ از ساوه‌ در نیشابور ماندگار شده‌ است‌ و ظاهراً نباید به‌ ساوه‌ بازگشته‌ و در آنجا فوت‌ کرده‌ باشد. بنابراین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ به‌ احتمال‌ زیاد کتابخانه‌ دوبار دچار حریق‌ شده‌ باشد: یک‌بار در زمان‌ حیات‌ ابن‌ سهلان‌ در ساوه‌ و بار دیگر در پایان‌ اقامت‌ در نیشابور و پس‌ از مرگ‌ او، و این‌ مطلب‌ از عبارت‌ بیهقی‌ ( تتمه‌، همانجا) که‌ صریحاً می‌گوید «بعد وفاته‌ حداداً له‌» برمی‌آید. بعید نیست‌ که‌ گفتهٔ بیهقی‌ مربوط به‌ بار دوم‌ بوده‌ و این‌ دو حادثه‌ در نوشتهٔ او در هم‌ آمیخته‌ باشد. از استادان‌ و شاگردان‌ ابن‌ سهلان‌ اطلاع‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌. از استادان‌ او فقط شرف‌الزمان‌ سید محمد بن‌ یوسف‌ ایلاقی‌ (د 536 ق‌)، فیلسوف‌ و پزشک‌ معروف‌ را نام‌ برده‌اند که‌ ظاهراً ابن‌ سهلان‌ نزد او طب‌ و فلسفه‌ آموخته‌ است‌ (شفیع‌، 127؛ دانش‌پژوه‌، 40). ابن‌ سهلان‌ از دانشمندان‌ مشهور زمان‌ خود بوده‌ است‌ و در شهرت‌ علمی‌ او همین‌ بس‌ که‌ شهرستانی‌، مؤلف‌ الملل‌ و النحل‌، پاسخ‌ مشکلات‌ و ایرادات‌ خود را بر کتاب‌ نجات‌ ابن‌ سینا از او خواسته‌ است‌ (مهدوی‌، 240). افزون‌ بر این‌ دانشمندان‌ دیگری‌ نیز مانند ابوالفتح‌ اسعد بن‌ ابونصر بن‌ ابوالفضل‌ میهنی‌ (د 527 ق‌)، مدرس‌ نظامیهٔ بغداد و از شاگردان‌ ابوالعباس‌ لوکری‌ و همچنین‌ حکیم‌ ابوالحسن‌ اثردی‌، پزشک‌ سلطان‌ مسعود بن‌ محمد بن‌ ملکشاه‌ سلجوقی‌ (527 -547ق‌)، از شاگردان‌ لوکری‌، با ابن‌ سهلان‌ مکاتبات‌ علمی‌ داشته‌اند (بیهقی‌، تتمهٔ، 137؛ شهرزوری‌، 2/57). قاضی‌ ساوی‌ طبع‌ شعر نیز داشت‌. نمونه‌هایی‌ از اشعار عربی‌ او را می‌توان‌ در مقدمهٔ دانش‌پژوه‌ بر تبصره‌ به‌ نقل‌ از نسخهٔ خطی‌ الرسالهٔالملحقهٔ بکتاب‌ تتمهٔ صوان‌ الحکمهٔ ملاحظه‌ کرد (دانش‌پژوه‌، 43-44). آثار: 1. الرسالهٔ السنجریهٔ فی‌ الکائنات‌ العنصریهٔ، که‌ به‌ نام‌ سلطان‌ سنجر ابن‌ ملکشاه‌ سلجوقی‌ نوشته‌ شده‌ است‌. بیشتر مطالب‌ این‌ کتاب‌ برگرفته‌ از طبیعیات‌ شفای‌ ابن‌ سیناست‌. ابن‌ سهلان‌ در این‌ رساله‌ از نظریات‌ ابن‌ سینا دربارهٔ طبیعیات‌ جانبداری‌ کرده‌ و با اشاره‌ به‌ اعتراضات‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ بر ابن‌ سینا - که‌ معتقد بوده‌ است‌ «آب‌ گرم‌ از آب‌ سرد زودتر فسرد» - می‌نویسد: «رئیس‌ بوریحان‌ که‌ پایهٔ تمام‌ داشته‌ است‌ در هندسه‌ و از این‌ علوم‌ بهره‌ای‌ نداشته‌ است‌، این‌ سخن‌ را نیک‌ فهم‌ نکرده‌ است‌ و تشنیع‌ زدن‌ گرفته‌ است‌ بر خواجه‌ بوعلی‌» (ص‌ 17- 18). «الرسالهٔ السنجریهٔ» کتابی‌ است‌ «در بیان‌ عجایب‌ صنع‌ الهی‌ در چیزهایی‌ که‌ در هوا تولد کند از میغ‌ و باران‌ و برف‌ و تگرگ‌ و رعد و برق‌ و صاعقه‌ و باد و ستاره‌ها که‌ ریخته‌ شوند و علامتهای‌ روشن‌ و سرخ‌ و سیاه‌ که‌ در هوا پیدا آیند؛ و نیز بیان‌ بعضی‌ چیزها که‌ در زیرزمین‌ و روی‌ زمین‌ تولد کنند از چشمه‌های‌ آب‌ و کاریزها و کوهها و زلزله‌ و چیزها که‌ در معدنها خیزند چون‌ زر و سیم‌ و مس‌ و غیر آن‌ از سیماب‌ و گوگرد و زاگ‌ و نمک‌ و مانند آن‌» (ص‌ 4). این‌ مباحث‌ همان‌ است‌ که‌ فیلسوفان‌ اسلامی‌ تحت‌ عنوان‌ «آثار علوی‌» یا «کائنات‌ الجو» مطرح‌ ساخته‌اند. «الرسالهٔ السنجریهٔ» به‌ کوشش‌ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، در 1337ش‌ در تهران‌، ضمن‌ کتاب‌ دو رساله‌ دربارهٔ آثار علوی‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌.2. البصائر النصیریهٔ، به‌ عربی‌ در منطق‌ که‌ به‌ قصد تقرب‌ به‌ مجلس‌ ابوالقاسم‌ محمود بن‌ مظفر بن‌ عبدالملک‌ مروزی‌ خوارزمی‌ که‌ از 521 تا 526ق‌ وزیر سلطان‌ سنجر بود (منشی‌ کرمانی‌، 69؛ دانش‌پژوه‌، 44)، تألیف‌ شده‌ است‌ (ابن‌ سهلان‌، البصائر، 2-3). بصائر از کتابهای‌ معروف‌ درسی‌ سدهٔ 6 ق‌ بوده‌، چنانکه‌ شیخ‌ شهاب‌الدین‌ سهروردی‌ در اصفهان‌ آن‌ را نزد ظهیر قاری‌ (یا فارسی‌) خوانده‌ و به‌ گفتهٔ شهرزوری‌ از نوشته‌های‌ وی‌ چنین‌ برمی‌آید که‌ در بصائر بسیار تأمل‌ می‌کرده‌ است‌ (شهرزوری‌، 2/123). ابن‌ سهلان‌ در این‌ کتاب‌ کوشیده‌ است‌ تا آنچه‌ را که‌ قدما از توضیح‌ آن‌ غفلت‌ کرده‌اند، روشن‌ گرداند و آنچه‌ را که‌ به‌ اجمال‌ نوشته‌اند، به‌ تفصیل‌ آورد و موارد نادرست‌ را گوشزد کند (ص‌ 3). این‌ کتاب‌ در 1316ق‌/1898م‌، با تعلیقات‌ شیخ‌ محمد عبده‌ در بولاق‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ و از کتابهای‌ درسی‌ جامع‌الازهر به‌ شمار آمده‌ است‌. 3. ترجمه‌ و شرح‌ رسالهٔ الطیر ابن‌ سینا به‌ فارسی‌ که‌ در مجموعهٔ رسائل‌ شیخ‌ اشراق‌، در 1935م‌ در اشتوتگارت‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌. یحیی‌ مهدوی‌ با توجه‌ به‌ اینکه‌ ابن‌ سهلان‌ با آثار ابن‌ سینا کاملاً آشنا بوده‌ و همواره‌ با نوشته‌های‌ او سروکار داشته‌ و «به‌ استنساخ‌ کتاب‌ شفا و تتبع‌ در آثار شیخ‌ روزگار می‌گذرانده‌ است‌»، احتمال‌ داده‌ است‌ که‌ «ترجمهٔ اشارات‌ نیز ریختهٔ قلم‌ توانای‌ عمر بن‌ سهلان‌ ساوی‌» باشد (ص‌ 275). 4. رسالهٔ مصارعهٔ المصارعهٔ (جامعه‌، 2(1)/20). این‌ کتاب‌ چنانکه‌ از نامش‌ بر می‌آید، باید پاسخی‌ به‌ کتاب‌ مصارع‌ الفلاسفهٔ محمد ابن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌ بوده‌ باشد. در پاسخ‌ کتاب‌ شهرستانی‌، کتاب‌ دیگری‌ داریم‌ از خواجه‌ نصیر طوسی‌ به‌ نام‌ مصارع‌ المصارع‌ که‌ احتمال‌ می‌رود خواجه‌ در نام‌گذاری‌ کتاب‌ خود به‌ رسالهٔ ابن‌ سهلان‌ نظر داشته‌ و از محتوای‌ آن‌ آگاه‌ بوده‌ است‌. در برخی‌ از نسخه‌های‌ خطی‌ پس‌ از عنوان‌ این‌ رساله‌ چنین‌ آمده‌ است‌: «هذه‌ شکوک‌ سئل‌ القاضی‌ عمربن‌ سهلان‌الساوی‌ رحمهٔالله‌ علیه‌ من‌ جههٔالامام‌ محمدالشهرستانی‌ و طلب‌ حلّها، اعتراض‌ علی‌ کلام‌ الشیخ‌ الرئیس‌ ابی‌ علی‌» (دانش‌ پژوه‌، 41). با توجه‌ به‌ این‌ بیان‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ مقصود از این‌ رساله‌ همان‌ پاسخهایی‌ باشد که‌ ابن‌ سهلان‌ به‌ ایرادات‌ شهرستانی‌ بر کتاب‌ نجات‌ ابن‌ سینا داده‌ است‌ (نک: آثار، شم 11). 5. کتابی‌ در حساب‌ (نک: بیهقی‌، تتمه‌، 128). 6. تبصره‌، در منطق‌ به‌ فارسی‌ که‌ در 1337ش‌ به‌ کوشش‌ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌. این‌ کتاب‌ نیز همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ و از کتابهای‌ درسی‌ به‌ شمار می‌رفته‌ است‌ (دانش‌ پژوه‌، 46). 7. «رسالهٔ فی‌ تحقیق‌ نقیض‌ الوجود»، به‌ عربی‌ که‌ به‌ کوشش‌ دانش‌پژوه‌ همراه‌ با رسالهٔ تبصره‌ چاپ‌ شده‌ است‌. قاضی‌ ساوی‌ در این‌ رساله‌ از ابن‌ سینا به‌ «افضل‌ المتأخرین‌» تعبیر می‌کند و به‌ نقد برخی‌ از آراء او می‌پردازد ( تبصره‌، 162).8. رساله‌ای‌ مختصر در منطق‌ به‌ فارسی‌ که‌ همراه‌ با رسالهٔ تبصره‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌. 9. رسالهٔ التوطئهٔ، که‌ به‌ نام‌ «مولانا تاج‌الدین‌ معز (معین‌) الاسلام‌» نوشته‌ شده‌ است‌ و احتمال‌ می‌رود که‌ مقصود از این‌ تاج‌الدین‌، محمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌ باشد. در این‌ رساله‌ از داستان‌ سلامان‌، ابسال‌ و سحر و طلسمات‌ و نیز نجات‌ و شباهت‌ آنها به‌ وحی‌ و معجزات‌ سخن‌ رفته‌ است‌. نسخه‌ای‌ از این‌ اثر در کتابخانهٔ یحیی‌ مهدوی‌ موجود است‌ (مهدوی‌، 277؛ دانش‌پژوه‌، همانجا). 10. حاجی‌ خلیفه‌ از کتابی‌ به‌ نام‌ تاریخ‌ اصفهان‌ یاد می‌کند و آن‌ را به‌ «الامام‌ عمر بن‌ سهلان‌ الساوی‌» نسبت‌ می‌دهد (1/282)، اما بسیار بعید به‌ نظر می‌رسد که‌ ابن‌ سهلان‌ که‌ عمر خود را در ساوه‌ و نیشابور به‌ تحقیق‌ در منطق‌ و حکمت‌ گذرانیده‌ است‌، کتابی‌ در تاریخ‌ اصفهان‌ نوشته‌ باشد. 11. پاسخ‌ اعتراضات‌ شهرستانی‌ بر کتاب‌ نجات‌ ابن‌ سینا که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانهٔ روان‌ استانبول‌ موجود است‌ (مهدوی‌، 240). 12. چنانکه‌ از مقدمهٔ «الرسالهٔ السنجریهٔ» بر می‌آید، ابن‌ سهلان‌ بر آن‌ بوده‌ است‌ که‌ در تلفیق‌ دین‌ و فلسفه‌ و هماهنگی‌ میان‌ عقل‌ و وحی‌، کتابی‌ بنویسد که‌ جامع‌ همهٔ مباحث‌ فلسفه‌ باشد: «اگر سعادت‌ بخت‌ مراین‌ دعاگوی‌ را یار بود و به‌ موقع‌ ارتضا و پسند اوفتد، توفیق‌ و یاری‌ خواهد از یاری‌ دهندهٔ بحق‌ تا عوایق‌ و موانع‌ را باز دارد و قوت‌ و معونت‌ دهد بر تصنیف‌ کتابی‌ که‌ جملهٔ انواع‌ علوم‌ حکمت‌ را جامع‌ بود... و چنان‌ سازد که‌ با اقاویل‌ اهل‌ شرع‌ راست‌ بود» (ص‌ 4)، اما نمی‌دانیم‌ که‌ آیا ساوی‌ این‌ کتاب‌ را نوشته‌ است‌ یا نه‌؟ بیهقی‌ نیز به‌ این‌ قصد و نیت‌ ابن‌ سهلان‌ و شاید انجام‌ شدن‌ آن‌ اشاره‌ دارد، آنجا که‌ می‌نویسد: «شریعت‌ و حکمت‌ را در عقدی‌ واحد نظام‌ داد» (بیهقی‌، درهٔ الاخبار، 88). این‌ مطلب‌ حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ قاضی‌ ساوی‌ نیز مانند دیگر فیلسوفان‌ اسلامی‌ در پی‌ سازش‌ دادن‌ میان‌ دین‌ و فلسفه‌ و تطبیق‌ آن‌ دو با یکدیگر بوده‌ است‌. 13. تلخیص‌ یا روایت‌ مختصری‌ از کتاب‌ صوان‌ الحکمهٔ ابوسلیمان‌ منطقی‌ سجستانی‌ که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانهٔ فاتح‌ استانبول‌ موجود است‌ (بدوی‌، 25؛ «مختصر فی‌ ذکر... »، 291). افزون‌ بر اینها ابن‌ سهلان‌ رسائل‌ متفرقه‌ای‌ نیز داشته‌ که‌ به‌ گفتهٔ بیهقی‌ شاید در آتش‌سوزی‌ کتابخانهٔ او سوخته‌ باشد ( تتمهٔ، 128). افکار: ابن‌ سهلان‌ دربارهٔ برخی‌ از مسائل‌ فلسفی‌ و منطقی‌ نظریات‌ خاصی‌ داشته‌ است‌ که‌ در کتابهای‌ فلاسفهٔ پس‌ از او منعکس‌ شده‌ است‌. مهم‌ترین‌ آنها عقیدهٔ وی‌ دربارهٔ شمار مقولات‌ است‌ که‌ همواره‌ یکی‌ از موارد اختلاف‌ میان‌ متفکران‌ اسلامی‌ بوده‌ است‌. با اینکه‌ جمهور فلاسفهٔ مسلمان‌، به‌ تبع‌ ارسطو، شمارهٔ مقولات‌ را ده‌ دانسته‌اند، وی‌ گروهی‌ از دانشمندان‌ حصر مقولات‌ را در این‌ تعداد نپذیرفته‌ و در تقلیل‌ و یا افزایش‌ شمار آنها سخن‌ گفته‌اند. مثلاً متکلمان‌ اسلامی‌ ضمن‌ مخالفت‌ با نظریات‌ فلاسفهٔ مشایی‌، شمار مقولات‌ عرضی‌ را گاهی‌ به‌ 21 و گاهی‌ به‌ 23 رسانیده‌اند. خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ در توضیح‌ این‌ مطلب‌ می‌نویسد: «متکلمان‌ گاهی‌ تعداد مقولات‌ را به‌ 21 نوع‌ و یا به‌ 23 نوع‌ رسانیده‌اند که‌ 10 نوع‌ از آنها [یعنی‌: حیات‌، شهوت‌، نفرت‌، قدرت‌، اراده‌، کراهت‌، اعتقاد، ظن‌، نظر و الم‌] به‌ جانداران‌ اختصاص‌ دارد، و 11 تای‌ دیگر [یعنی‌: کون‌ - که‌ شامل‌ حرکت‌ و سکون‌، اجتماع‌ و افتراق‌ می‌شود -، تألیف‌، اعتماد (مانند ثقل‌ و خفت‌)، حرارت‌، برودت‌، یبوست‌، رطوبت‌، لون‌، صوت‌، بو و طعم‌] شامل‌ موجودات‌ جاندار و بی‌جان‌ می‌گردد. دو نوع‌ دیگر که‌ برخی‌ از متکلمان‌ افزوده‌اند، عبارتند از: فنا و موت‌» (ص‌ 439). در این‌ میان‌ گروهی‌ نیز شمار مقولات‌ را تقلیل‌ داده‌ و به‌ سه‌ یا چهار مقولهٔ عرضی‌ قائل‌ شده‌اند. از آن‌ جمله‌ ابن‌ سهلان‌ است‌ که‌ به‌ روایت‌ شهاب‌الدین‌ یحیی‌ سهروردی‌، بر خلاف‌ نظر مشهور فلاسفهٔ مشایی‌، شمار مقولات‌ عرضی‌ را از 9 مقوله‌ به‌ 3 مقولهٔ کم‌ و کیف‌ و نسبت‌ تقلیل‌ داده‌ است‌ (سهروردی‌، 278). شیخ‌ اشراق‌ پس‌ از ذکر نظر ابن‌ سهلان‌، به‌ اصلاح‌ آن‌ پرداخته‌ و می‌نویسد از آنجا که‌ حرکت‌ تحت‌ مقولهٔ جوهر قرار نمی‌گیرد و کم‌ و کیف‌ و نسبت‌ هم‌ نیست‌، بنابراین‌ خود مقولهٔ مستقلی‌ است‌ و بهتر آن‌ است‌ که‌ شمار مقولات‌ را پنج‌ بدانیم‌ (همانجا)، اما اینکه‌ ابن‌ سهلان‌ در کدام‌ یک‌ از آثار خود چنین‌ مطلبی‌ را اظهار کرده‌ است‌، به‌ درستی‌ معلوم‌ نیست‌ و سهروردی‌ نیز که‌ قدیم‌ترین‌ راوی‌ این‌ سخن‌ است‌، به‌ طور مبهم‌ می‌گوید: وجدنا فی‌ موضع‌ (همانجا)، بی‌آنکه‌ این‌ موضع‌ را مشخص‌ کند. خود قاضی‌ ساوی‌ در کتاب‌ البصائر النصیریهٔ، حرکت‌ را از مقولهٔ ان‌ ینفعل‌ و تحریک‌ را از مقولهٔ ان‌ یفعل‌ محسوب‌ کرده‌ است‌ (ص‌ 35). عقیدهٔ دیگر ابن‌ سهلان‌ مربوط به‌ امکانات‌ غیر متناهی‌ هیولاست‌. در نظر او این‌ امکان‌ برای‌ انواع‌ است‌، نه‌ برای‌ تک‌ تک‌ مصادیق‌ و جزئیات‌ انواع‌ (سهروردی‌، 352). به‌ عبارت‌ دیگر این‌ امکان‌ به‌ طبیعت‌ نوعیه‌ از لحاظ اینکه‌ طبیعت‌ نوعیه‌ است‌ مربوط می‌شود، نه‌ به‌ یک‌ یک‌ مصادیق‌ خارجی‌ آن‌ طبیعت‌ نوعیه‌. سهروردی‌ که‌ ناقل‌ سخن‌ ساوی‌ است‌ آن‌ را متقن‌ نمی‌داند و در نقد آن‌ می‌نویسد: حادثات‌ همان‌ تک‌ تک‌ مصادیق‌ خارجی‌ است‌؛ طبیعت‌ نوعیه‌ از لحاظ طبیعت‌ نوعیه‌ بودن‌ وجود خارجی‌ ندارد. بنابراین‌ نتیجهٔ سخن‌ ابن‌ سهلان‌ این‌ است‌ که‌ آنچه‌ امکان‌ وجود عینی‌ دارد [یعنی‌ نوع‌ کلی‌] ممتنع‌ گردد، و آنچه‌ ممکن‌الوقوع‌ است‌ [یعنی‌ جزئیات‌ حادثات‌]، در عالم‌ خارج‌ امکان‌ وجود نداشته‌ باشد (همانجا).

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.
× فنی شو