اِبْنِ خَوّام، عبدالله بن محمد بن عبدالرزّاق الحُرْبَوی (ابن حجر، 3/76: خُربوی) عمادالدین بن الخَوّام (حاجی خلیفه، 2/1296: جوّام؛ بروکلمان، خدّام؛ )، GAL,S,II/215 بغدادی (643 -724ق/1245- 1324م)، ریاضیدان و طبیب، اگر چه آوازهٔ او بیشتر در علوم ریاضی است، اما در منابع از او به عنوان طبیب، فیلسوف و ادیب هم یاد شده است. وی پساز تحصیل علم طب و حساب به حلقهٔ درس خواجه نصیرالدین طوسی پیوست (ابن حجر، همانجا). ابن خوام در بغداد رئیس مدرسهٔ طب بود و در دارالذهب حلقهٔ درس داشت. گفتهاند که بسیار کسان نزد او فنون هزل و جد آموختهاند (همانجا؛ خلیلی، 1/228- 229). وی استاد شرفالدین هارون پسر وزیر و عموزادههای او و پسران علاءالدین صاحب دیوان بود و آنان نزد وی فنّ حساب آموختند (صفدی، 17/591؛ ابن حجر، 3/77). ابن خوام پیرو مذهب شافعی بود و به جهت همنشینی و مصاحبت با حکمرانان و بزرگان، مالی بسیار اندوخت و از دارایی خود مدرسهٔ بزرگی ساخت و برای آن امام و مدرسی گماشت و برای 10 نفر یتیم که در آن درس میخواندند، موقوفه معین کرد (صفدی، همانجا؛ خلیلی، 1/229). معروفترین اثری که از وی بر جای مانده القواعد البهائیهٔ (البهیهٔ؟) فی القواعد الحسابیهٔ است. این کتاب که دربارهٔ حساب ذهنی است، از شهرتی عظیم برخوردار است. ابن خوام این کتاب را به نام خواجه بهاءالدین محمد بن شمسالدین صاحب دیوان جوینی مُصَدّر ساخته و در 675ق/1277م در اصفهان از نگارش آن فراغت یافته است. کتاب دارای یک مقدمه و 5 مقاله و خاتمه است (آستان، 8/251). در مقدمه از حقیقت علم حساب و عدد و خواص آن سخن رفته، در مقالهٔ اول - که 24 فصل دارد - از اعداد کسری، و در مقالهٔ دوم که 11 فصل دارد از معاملات و قوانین داد و ستد بحث شده، مقالهٔ سوم در انواع مساحات است که یک باب آن در وزن زمین است همراه با 3 شکل، مقالهٔ چهارم در جبر و مقابله است (طعمه، 35). به نوشتهٔ غیاثالدین کاشانی، ابن خوام در این اثر خود از میزان الحکمهٔ تألیف منصور خازنی دانشمند معروف و شاگرد حکیم عمر خیام سود جسته و دو جدول نسبی فلزات و جواهر و برخی مایعات را از آن کتاب اقتباس کرده است (ص 173). شهرت و اهمیت کتاب ابن خوام سبب شد که بر آن شرحهایی نوشته شود، از جمله شرحی است از کمال الدین حسن فارسی با نام اساس القواعد فی اصول الفوائد (آستان، 8/23، 10/80). نیز یحیی بن احمد کاشی شرحی بر آن کتاب نوشته و آن را ایضاح المقاصد الفرائد الفوائد نامیده است. سرانجام در 891ق/1486م ملا عبدالعلی بیرجندی بر آن شرحی نوشت (همانجا؛ برای نسخههای دیگر نک: )؛ GAL,S,II/216 اثر دیگر او رسالهٔ الفراسهٔ است که به کوشش حسین علی محفوظ در تهران به سال 1954م چاپ شده است ( بستانی ف ). سزگین، در ضمن آثار ابن خوام از رسالهای به نام الرسالهٔ فی فهم المقالهٔ العاشرهٔ المتعلقهٔ من کتاب اقلیدس نام برده است V/115) )، GAS, در معجم الاطباء نیز رسالهای به نام مقدمه فی الطب به وی نسبت داده شده است (عیسی بک، 243). ابن خوام به جهت ارادتی که به خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی داشته و تقریظی اغراقآمیز که در مورد تفسیر وی نوشته بود، پس از قتل وزیر بر او شوریدند و بر ضدش شهادت دادند، و او از بیم جان به قاضی القضاهٔ قطب الدین پناه برد و با دادن مبلغی زر از مهلکه نجات یافت، قاضی مجلسی فراهم آورد و از او خواست که به مسلمانی اقرار کند. او چنین کرد و از مرگ رهید (ابن حجر، 3/77؛ عیسی بک، همانجا). سال مرگ او را غالباً 724ق/1324م نوشتهاند، با وجود این بنا به نظر طعمه او تا 736ق/1335م زنده بوده است (ص 35). دور نیست که این اشتباه ناشی از آخرین جملهٔ نسخهٔ خطیِ معروف شدهٔ او باشد که در آخر آن آمده «وقع الفراغ من نسخهٔ فی یوم الاحد 14 محرم سنهٔ 736ق» که به نظر میرسد این تاریخ مربوط به استنساخ نسخه باشد. صفدی میگوید پیکر ابن خوام را در خانهٔ خود در بغداد به خاک سپردند (17/591). از شاگردان معروف او میتوان از عزالدین اربلی پزشک (عیسی بک، همانجا) و کمال الدین حسن فارسی نام برد (مدرس رضوی، 28).