اِبْنِ خَبّاز، ابوالعباس شمسالدین، یا ابوعبدالله احمد بن حسین (589 - رجب 639ق/1193- ژانویهٔ 1242م)، ادیب، فقیه شافعی و زبانشناس نابینای موصلی. از شیوه و چگونگی زندگانی وی اطلاع چندانی در دست نیست. ذهبی ( تاریخ، 367) وی را اصلاً از اهالی اربل میداند، اما غسانی (1/504) او را زادهٔ موصل پنداشته است و یمانی (ص 29) نیز گوید که وی ساکن موصل بود و در همین شهر نشو و نما یافت و به تحصیل علوم متداول پرداخت. از استادان و شاگردان وی نیز اطلاعی در دست نیست. اما گویند وی بعد از شیخ خویش بر کرسی استادی تکیه زد و به تدریس علوم نحو، لغت، عروض، فرائض و حساب پرداخت و در این امر چنان موفق بود که بسیاری از طالبان علم نزد وی گرد میآمدند (یمانی، همانجا؛ قس: ذهبی، همانجا). حافظهٔ بسیار نیرومند وی، زبانزد خاص و عام بود به گونهای که یمانی کسی را در آن زمان همانند او نشناخته است (همانجا). از جمله گویند الایضاح، التکملهٔ، المفصل و نیز چندین دیوان شعر را حفظ داشت (ابن کثیر، 13/157؛ فیروزآبادی، 19؛ غسانی، همانجا). ذهبی او را به خصوص در علوم ادب زبردست دانسته و از او به «العلامهٔ» یاد میکند (همانجا). در خلال کارهای او به نوعی کوشش در نوآوری نیز برمیخوریم، مثلاً در مورد این اصل که زیادت حرف در کلمه بر زیادت معنی دلالت دارد، جست و جوی بسیار کرده و استادانش را در این امر عاجز دیده است و سپس خود با پژوهش بسیار و با توجه به تفسیر فخررازی (د 606ق/1409م) مثالهای فراوانی در این زمینه عرضه کرده است (نک: ابوحیان، 411- 415). ابن خباز شعر نیز میسروده است. اما در منابع بجز چند بیت از او چیزی در دست نیست: ذهبی (همانجا) چهار بیت، ابن تغری بردی (6/342) دو بیت در تغزل و یمانی (همانجا) دو بیت در نکوهش معاصران از وی نقل کردهاند. وی 50 ساله بود (ذهبی، العبر، 3/234) که در موصل چشم از جهان فروبست. در سال مرگ وی اختلاف است. متقدمان تا سیوطی مرگ او را 629ق دانستهاند، اما سیوطی (1/304) تاریخ وفات او را 637 ق میداند. مدرس بر اساس نسخهٔ خطی الغرهٔ ابن خباز تاریخ اتمام تألیف آن را 23 صفر 639ق دیده و به قطع، مرگ او را چند ماهی بعد از این تاریخ ذکر کرده است (7/496). نسخهٔ اسکوریال I/16) , 2 ESC). نیز مؤید این نظر است (نک: دنبالهٔ مقاله). آثار ابن خباز عبارتند از: الف - خطی: 1. توجیه اللمع، یا شرح اللمع ابن جنی (حاجی خلیفه، 2/1563؛ ازهریه، 4/138)؛ 2. شرح فصول ابن معطی (اومر، 319 )؛ 3. الغرهٔ المخفیهٔ فی شرح الدرهٔ الالفیهٔ، که شرح الدرهٔ الالفیهٔ ابن معطی است. طبق نسخهٔ اسکوریال، نویسنده خود گوید که این کتاب را با همکاری فقیه شمسالدین ابوالعباس اسعردی در 639ق به پایان رسانیده است (قس: مدرس، همانجا). بروکلمان به 5 نسخهٔ خطی از این اثر اشاره کرده است I/366) .(GAL, بر این شمار میتوان فهرست چند کتابخانهٔ دیگر را نیز افزود: ازهریه (4/278)؛ آصفیه (2/559)؛ دارالکتب المصریه (7/50) و نیز جامع زیتونیهٔ تونس (منصور، 302)؛ چستربیتی ( آربری، شم .(5093 گزیدههایی از این شرح به همراه الدرهٔ الالفیهٔ فی علم العربیهٔ، به کوشش زتسترین در لایپزیگ (1900م) با مقدمهای به زبان آلمانی به چاپ رسیده است. (نک: ریاضیزاده، 52)؛ 4. النهایهٔ فی شرح الکفایهٔ، از این کتاب نسخهای در دانشگاه پرینستون (حتی، موجود است. کحاله آن را النهایهٔ فی شرح الکافیهٔ ذکر کرده است (1/200). ب - آثار غیرموجود: 1. شرح المقدمهٔ الجزولیهٔ (حاجی خلیفه، 2/1801)؛ 2. شرح میزان العربیهٔ ابن انباری (همو، 2/1918)؛ 3. مناقب الشیخ ابن قدامهٔ (بغدادی، 1/95)؛ 4. النظم الفرید فی نثر التقیید (حاجی خلیفه، 2/1964).