اِبْنِ بیبی، حسین بن محمد بن علی جعفری رغدی (د پس از 680ق/1281م)، ملقب به ناصرالدین معروف به ابن بیبی یا ابن بی بیِ مُنجمه، ادیب و تاریخ نگار ایرانی. از زندگانی او جز آنچه خود در کتابش الاوامر العلائیهٔ آورده - که آن هم بیشتر به احوال والدینش مربوط است - آگاهی دیگری نداریم، اما با توجه به اینکه وی با علاءالدین کیقباد اول (د 634ق/1237م) معاصر بوده، و کتابش را نیز به نام او تألیف کرده، احتمالاً در سالهای پایانی سدهٔ 6ق و یا در اوایل سدهٔ 7ق به دنیا آمده است و چون کتابش را در پایان 679ق به اتمام رسانده، میتوان گفت تا این سال زنده بوده است. پدرش مجدالدین محمد ترجمان، از سادات گور سرخ جرجان (گرگان)، در دستگاه سلطان جلالالدین خوارزمشاه مقرب بود و در خدمت صاحب دیوان شمسالدین جوینی سمت منشیگری داشت. مجدالدین بعدها، در زمانی که به خدمت دربار سلجوقی درآمد، به عنوان مشیری «فراشخانهٔ خاص» برگزیده شد. سپس منصب ترجمانی یافت و با این سمت نزد امیران و حکمرانان مختلف به سفارت رفت و سرانجام در شعبان 670 درگذشت (ابن بیبی، 443، 482، 485-486، 542). مادرش بیبی منجمه (که علت اشتهار وی به ابن بیبی نیز به همین مناسبت است) دختر کمالالدین سمنانی رئیس شافعیهٔ نیشابور بود. بیبی منجمه در ستارهشناسی مهارت داشت و چون «سهم الغیب [سهم: بخشی معین از فلک البروج] در طالع داشت، احکام او با قضا و قدر بیشتر موافق میآمد...» (همو، 442)، به همین جهت در دستگاه امرا و سلاطین بسیار مورد احترام بود، چنانکه نزد جلالالدین خوارزمشاه جایگاه خاص داشت. هنگامی که کمالالدین کامیار از امیران سلجوقی، به سفارت نزد خوارزمشاه رفته بود، شهرت بیبی منجمه را شنید و در بازگشت نزد سلطان دربارهٔ او سخن گفت. پس از آنکه جلالالدین درآمِد (دیار بکر) از مغولان شکست خورد، والدین ابن بیبی به دمشق رفتند و مورد احترام ملک اشرف ایوبی واقع شدند. سپس به خواهش علاءالدین به دربار سلجوقی آمده، در قونیه اقامت گزیدند. از آنجا که برخی از پیشگوییهای بیبی منجمه (مثلاً پیروزی علاءالدین بر ملک اشرف) به حقیقت پیوسته بود، علاءالدین آن دو را برکشید و پدر ابن بیبی را در زمرهٔ امرای سلجوقی درآورد (همو، 442-443). چنین به نظر میرسد که در تمام این مدت، ابن بیبی همراه والدینش در دستگاه سلجوقیان میزیسته و احتمالاً بعد از مرگ پدر وظایف او را بر عهده گرفته است. اگر چه خود در این باره سکونت اختیار کرده، اما تلخیص کنندهٔ ناشناختهٔ الاوامر العلائیهٔ که آن را مختصر سلجوقنامه خوانده است (و این تلخیص را در زمان حیات مؤلف انجام داده است، زیرا که از او با عبارت «دامت فضائله» یاد میکند)، از ابن بیبی به عنوان «مالک دیوان طغرا» نام میبرد (ص 196) که همان ریاست دیوان انشاء است. از این روی میتوان گرفت که او خدمت دولتی داشته و تا پایان عمر نیز این سمت را حفظ کرده است. یگانهٔ اثر باقی مانده از ابن بیبی کتاب الاوامر العلائیهٔ فی الامور العلائیهٔ است، که آن را به اشارهٔ علاءالدین عطاملک جوینی و به نام علاءالدین کیقباد اول نوشته و میخواسته است که آن را ذیلی بر تاریخ جهانگشای جوینی در باب تاریخ سلاجقهٔ روم قرار دهد (ابن بیبی، 9-11). «علائیهٔ» اول در عنوان کتاب اشاره به علاءالدین عطاملک جوینی و دیگری اشاره به علاءالدین کیقباد است V(2)/713) .(IA, در خاتمه نیز کتاب به عطاملک جوینی تقدیم شده است (ابن بیبی، 742-743). برخی از محققین نام این کتاب را الاوامر العلانیهٔ فی الامور العلائیهٔ خواندهاند که اشتباه است (نک: استوری، I/409 و حاشیه؛ دودا، 20 -19 ، ضمیمه). مؤلف نخست قصد نوشتن تاریخ مملکت روم را داشته است، لیکن به سبب «اختلاف اقاویل» و عدم دسترسی به مآخذ از آن صرف نظر کرده است (ابن بیبی، 11) و به ذکر رویدادهای زمان حکومت سلجوقیان از 588ق/1192م یعنی تاریخ روی کار آمدن غیاثالدین کیخسرو تا 679ق/1280م و دوران سلطنت ملک غیاثالدین مسعود، اکتفا کرده است. وی گوید که در تألیف کتاب، به مشاهدات خود که از آن با عبارت «دیدهٔ محقق و شنوندهٔ مصدق» یاد میکند، پرداخته است (همو، 10، 742)، ولی ظاهراً در ذکر تاریخ سلطنت غیاثالدین کیخسرو اول و علاءالدین کیقباد مطالب خود را کلاً از سلجوقنامهٔ منظوم قانعی طوسی، ملک الشعرای دربار علاءالدین، برداشته است (نک: صفا، 3(1)/494-500). مهمترین قسمت کتاب فصول مربوط به دوران کیقباد اول و جانشینان او میباشد که مؤلف معاصر آنان بوده است. اگرچه وی به سبب وابستگی به دربار در ذکر رویدادها بیطرف نمانده است V(2)/714) )، IA, اما اوضاع نابسامان بعد از درگذشت علاءالدین، از هم پاشیده شدن شیرازهٔ امور و نظام اداری و سیاسی آن دوره را به وضوح بیان کرده است (ابن بیبی، 512، 525، 531). سبک نگارش این کتاب بسیار مغلق و متکلفانه است، چندانکه مطالب تاریخی در میان عبارات پرتصنع گم شده است و به سبب کثرت واژههای عربی و مهجور (صفا، 3(2)/1217) به زحمت میتوان شرح واقعه و بیان حادثهای را از آن استخراج کرد. با اینهمه، کتاب وی یکی از مآخذ ارزشمند تاریخ سلجوقیان آسیای صغیر است. یگانهٔ نسخهٔ خطی کتاب ابن بیبی که برای کتابخانهٔ غیاثالدین کیخسرو سوم (د 681ق) استنساخ شده است، در کتابخانهٔ ایاصوفیه (شم 2985) نگاهداری میشود. نسخهٔ عکسی آن با مقدمهای کوتاه به کوشش عدنان صادق ارزی در 1956م در آنکارا انتشار یافته و طبع انتقادی آن نیز با همکاری صادق ارزی و نجاتی لوغال در 1957م در آنکارا منتشر شده است. اگرچه مصححان در مقدمهٔ ترکی کتاب انتشار آن را در 3 جلد وعده دادهاند، ولی تاکنون فقط جلد اول آن به طبع رسیده است. چنانکه گفته شد، از کتاب ابن بیبی گزیدهای به نام مختصر سلجوقنامه موجود است که به قلم شخصی ناشناس، در زمان خود مؤلف تلخیص شده است. وی عبارت پردازیهای ابن بیبی را اصلاح، اشعار را حذف کرده و مطالب تاریخی را در 337 صفحه (برپایهٔ متن چاپ شده) آورده و در مقدمه علت تلخیص کتاب را «کبر حجم» و محروم ماندن اهل فضل از مطالعهٔ آن ذکر کرده است ( مختصر سلجوقنامه، 2). این کتاب به کوشش هوتسما چاپ شده است. عین همین چاپ با مقدمهای در باب تاریخ سلجوقیان آسیای صغیر تحت عنوان اخبار سلاجقهٔ روم به وسیلهٔ محمد جواد مشکور در 1350ش در تهران انتشار یافته است. فؤاد کوپرولو مورخ ترک، ناصرالدین یحیی را تلخیص کنندهٔ کتاب ابن بیبی و برادر وی معرفی مینماید )، VII(1)/388-389) ولی با توجه به اینکه ابن بیبی در هیچ جای اثر خود از وجود برادرش نامی نمیبرد، این گفته درست نیست و این اشتباه ظاهراً از آنجا ناشی شده است که نام ابن بیبی (حسین) در مختصر سلجوقنامه اشتباهاً «یحیی» نقل شده است (نک: استوری، .(I/408-410 ترجمهٔ ترکی کتاب الاوامر العلائیه در زمان سلطان مراد دوم به وسیلهٔ یازجی زاده علی انجام یافته است که فصل سوم تاریخ آل سلجوق یا اوغوز نامه تألیف یازجیزاده را تشکیل میدهد (یورد آیدین، 7 ؛ شمسالدین، 435). فصل اول کتاب اوغوزنامه که دربارهٔ ایلات و طوایف و افسانههای اقوام ترک است از جامع التواریخ رشیدی و فصل دوم آن، که دربارهٔ سلجوقیان ایران و عراق است، از راحهٔ الصدور راوندی گرفته شده است (همانجا؛ هوتسما بخشی از ترجمهٔ ترکی ابن بیبی را نیز انتشار داده است. از مورخین عثمانی منجمباشی مؤلف جامع الدول و خیرالله افندی مؤلف تاریخ عثمانی بیش از دیگران در آثار خود از کتاب ابن بیبی استفاده کردهاند (کوپرولو، .(VII(1)/389