اَبوالْحَسَنِ جُرْجانی،علی بن عبدالعزیز بن حسن بن علی بن اسماعیل(د 23 ذیحجهٔ 392ق/2 نوامبر 1002م)،ادیب،فقیه شافعی و متکلم معتزلی.تاریخ تولد او مشخص نیست،ولی بنا به نقل یاقوت از حاکم نیشابوری،در 337ق که همراه برادرش ابوبکر برای شنیدن حدیث به نیشابور رفته،در حدود سن بلوغ بوده است(13/15).بنابراین میتوان تولد او را در حدود 322ق تخمین زد.در مورد تاریخ وفات وی نیز ابن خلکان(3/281)به نقل از حاکم، مرگ او را در 76 سالگی و در پایان صفر 366- سالی که صاحب بن عباد به وزارت رسید – آورده ونظر حاکم را درستتر دانسته است،ولی ذهبی(17/21)این نظر را توهم پنداشته و مربوط به شخص دیگری میداند.بهترین دلیل در تأیید این مدعا ارتباط جرجانی با صاحب بن عباد در دورهٔ وزارت اوست.جرجانی از کودکی به کسب علم و ادب و مسافرت و بهرهگیری از مشایخ وقت و علمای عصر خود پرداخت وبه شهرهای عراق و شام و دیگر کشورها مسافرت کرد،تا اینکه به صاحب بن عباد پیوست و در زمرهٔ بزرگان خواص او درآمد.صاحب نخست او را به قضا در جرجان گماشت؛ولی جرجانی،چه در زمان زندگانی صاحب و چه پس از درگذشت او،بارها معزول و منصوب شد،تا اینکه به مقام قاضیالقضاتی ری نایل آمد و تا هنگام وفات در همان مقام باقی ماند(سهمی،352؛ثعالبی،4/3).پس از درگذشت او پیکرش را به جرجان برده،به خاک سپردند(یاقوت،همانجا).به گفتهٔ یاقوت شیخ عبدالقاهر جرجانی به شاگردی او بر خود میبالید(13/16). ابوحیان توحیدی نیز از وی استفاداتی کرده است(مثلاً نک:ابوحیان،225). به گفتهٔ ابن کرامهٔ جشمی(ص280) و ابن مرتضی(ص196) وی جامع بین فقه شافعی و کلام معتزلی بود.برخی از اقوال فقهی او در کتاب المنتزعالمختار در فقه زیدیه مورد توجه قرار گرفته است(نک:جنداری،2).ثعالبی(همانجا)او را در خوشنویسی و نثر و شعر،به ترتیب همسنگ ابنمُقله و جاحظ وبحتری میداند.چون صاحب بن عباد کتاب خود را در نقد شعر متنبی نوشت،جرجانی کتابی در میانجیگری و داوری در بارهٔ اشعار متنی و منتقدان او به رشتهٔ تحریر درآورد و از عهدهٔ این کار نیک برآمد.این کتاب که الوساطهٔبینالمتنبی و خصومه نام دارد،مورد توجه ادیبان قرار گرفت و به اندک زمان شهرت یافت(همو،4/4).الوساطهٔبه کوشش احمدعارف زین در صیدا(1331ق/1913م)به چاپ رسیده و پس از آن 3 بار با ویرایش محمدابوالفضل ابراهیم و علیمحمد بجاوی در مصر(1364،1370 و 1386ق)چاپ و منتشر شده است.همچنین دیوان شعری از او دستکم تا سدهٔ 8 ق/14م شهرت داشته است(ابواسحاق شیرازی،129؛سبکی،3/459؛قس: GAS,II/638؛حاجی خلیفه،2/782).ثعالبی(4/9-26)و یاقوت(13/16-20، 25-35)قطعاتی از اشعار او را نقل کردهاند.از آثار منسوب به اوست:تفسیرالقرآن(ذهبی، 1/12)؛تهذیبالتاریخ،که دو فصل آن را ثعالبی(4/7-9)نقل کرده است و گویا همان کتاب صفوهٔ التاریخ(مختصر تاریخ طبری)باشد(ابن قاضی شهبه،1/146؛قس:سهمی،همانجا)؛مجموعهٔ رسائل(یاقوت،13/16)و کتاب الوکاله مشتمل بر4000 مسأله(عبادی، 111).