ابوحذیفه،اسحاق بن بشر بن محمد بن عبدالله بن سالم بخاری(د 12 رجب 206ق/11دسامبر 821م)،راوی تاریخ و قصص.وی مولای بنیهاشم بود(خطیب،6/326)و به همین جهت هاشمی و قرشی نیز خوانده شده است.نسبت کاهلی که ابن حبان(1/135)و نجاشی(ص72)به او دادهاند،ناشی از خلط وی با ابویعقوب اسحاق بن بشر بن مقاتل کاهلی است.(برای شرح حال ابویعقوب،نکـ:خطیب،6/328-329).به گفتهٔ خطیب(6/327)به نقل از قتیبهٔ بن سعید،ابوحذیفه 2سال پس از درگذشت عبدالله بن طاووس(د1302ق،ابن حجر،تهذیب،5/267)متولد شده است که در این صورت میتوان گفت ولادت او در 134ق بوده است.ابوحذیفه در بلخ تولد یافت،در بخارا زیست و همانجا درگذشت (ابنحبان، همانجا؛خطیب،6/326،328).در میان مشایخی که ابوحذیفه بدون واسطه از آنان روایت کرده است،به امام جغفرصادق(ع)(نجاشی،همانجا؛طوسی،149)و نیز کسانی چون محمد بن اسحاق،مالک بن انس،اوزاعی،ابنجریج،سفیان ثوری و مأمون خلیفه عباسی میتوان اشاره کرد(برای فهرستی از مشایخ او،نکـ:خطیب،6/326؛ابنعساکر،2/22).اگرچه بنا به ظاهر این اسانید،ابوحذیفه میبایست مدتی بیرون از خراسان،به ویژه در مکه و مدینه حدیث فراگرفته باشد،ولی صداقت و وثاقت وی همواره مورد تردید قرار داشته و او نه تنها به روایت از مشایخی که هرگز آنها را ندیده بود،متهم شده(خطیب،6/327)،بلکه جمعی چون ابنمدینی،ابنابیشیبه و دارقطنی او را کذاب خواندهاند (نکـ: همانجا؛ دارقطنی، 142؛ ذهبی، میزان،1/184؛ابنحجر،لسان،1/354،355).ابنعدی(1/331)روایات او را از حیث سند و متن مورد تضعیف قرار داده است.در حالی که قاطبهٔ رجال شناسان اهل سنت او را در زمرهٔ ضعیفان شمردهاند،تنها دارابجردی وی را ثقه دانسته است(ابنعساکر،2/23؛قس:ذهبی،همان،1/185).از رجالشناسان شیعه،نجاشی(همانجا)او را توثیق کرده است و مفید،کلامی نزدیک بدان دارد(ص68).دوران خلافت هارون(170-193ق)ابوحذیفه توسط خلیفه به بغداد فراخوانده شد و مدتی در یکی از مساجد آنجا به بازگفتن روایاتش پرداخت(ابنحبان،خطیب،همانجاها).با وجود این،تنها محدث بغدادی شناخته شده که از او روایت کرده،اسماعیل بن عیسی عطار است که آثار او را در عراق منتشر ساخت (نکـ:خطیب، همانجا؛ثعلبی،64،99،جمـ،رودانی،403؛قس:ابنحبان،همانجا،که گفته«روی عنه البغدادیون»).در منابع به حدیث گفتن وی در مکه نیز اشاره رفته است(خطیب،همانجا)،اما ظاهراً روایاتش چندان مورد استقبال عراقیان و حجازیان قرار نگرفته است.روایتکنندگان از ابوحذیفه غالباً اهل خراسان بودند(همانجا)که از آن میان محمد بن قدامهٔ بخاری،موسی بن افلح بخاری،محمد بن یزید نیشابوری و عبدالله بن احمد مروزی را میتوان یاد کرد(ابنعساکر،2/23؛ابنعدی،همانجا؛ذهبی،سیر،9/478،میزان،1/186).در میان راویان ابوحذیفه نام دو محدث ظاهراً خوزستانی:احمد بن سعید باسیانی و علی بن حرب جندیشاپوری نیز دیده میشود(ابنحبان،1/136؛ذهبی،سیر،همانجا)که به ویژه احمد بن سعید در انتقال روایات وی به راویان طبقهٔ بعد بغداد مؤثر بوده است(نکـ:نجاشی، همانجا؛ابنابیالحدید، 13/243؛تستری،1/739؛برای دیگر راویان از وی،نکـ:ابنحبان،ابنعدی،همانجاها).آثار:1.المبتدأ،مهمترین اثر ابوحذیفه و از نخستین تألیفات اسلامی دربارهٔ آغاز خلقت و قصص پیامبران است(نکـ:ابنندیم،106؛خطیب،6/326،327).این کتاب مورد استفادهٔ طبری،ثعلبی،طبرانی،ابنعساکر،ابنکثیر و دیگران قرار گرفته است(ثعلبی،64،99،جمـ؛ذهبی، سیر،9/478؛ابنکثیر،1/5،12،37،جمـ؛ابنحجر، الاصابهٔ،5/247).به گفتهٔ سزگین(GAS,I/294)بخش مربوط به آدم و حوا از این کتاب در نشریهٔ«مطالعاتی دربارهٔ پاپیروسهای ادبیات عرب1»به کوشش نبیهه عبود در شیکاگو(1975م)چاپ شده است(صص56-38-)و بخشهای دیگری از آن نیز به صورت خطی در کتابخانهٔ ظاهریهٔ دمشق نگهداری میشود(ظاهریه،تاریخ،1/314؛همان،حدیث،226).جالب توجه است که حدیث«الهام بن الهیم بن لاقیس بن ابلیس»که محدثان آن را از روایت اسحاق بن بِشْر کاهِلی میشناختهاند(عقیلی، 1/98؛خطیب،6/329؛ذهبی،میزان،1/186؛ابنحجر،الاصابهٔ،6/276)در نسخهٔ خطی المبتداء دیده میشود(نکـ:ظاهریه، تاریخ،همانجا؛قس:ابنحبان،1/136).2.روایتی طویل از امام صادق(ع)دربارهٔ معراج پیامبر(ص)که در 1303ق به همراه الروضهٔ من الکافی و تحف العقول به چاپ رسیده است.احتمال داده شده که این اثر همان کتابی باشد که مورد نظر نجاشی(همانجا)و طوسی(همانجا،با عبارت«اسندعنه»)بوده است(در این مورد،نکـ:تستری،1/738-739).3.الفتوح،که خطیب(6/326)و ابنندیم(همانجا،در چ فلوگل نیامده است)،از آن یاد کردهاند و مورد استفادهٔ ابنعساکر،یاقوت و ابنحجر قرار گرفته است(یاقوت،1/136،484،2/355؛ ابنحجر، الاصابهٔ،5/59،74،96،275،6/160).4.مقتل عثمان،که مفید از آن یاد کرده و قطعاتی از آن را در الجمل مورد استفاده قرار داده است(صص68-76،99).همچنین ابوجعفر اسکافی از اثری نامشخص از ابوحذیفه حدیثی دربارهٔ اسلام آوردن حضرت علی(ع)نقل کرده است(ابنابیالحدید،همانجا)و ابنندیم از آثار دیگر وی با عناوین الردّهٔ،الجمل،صفین،الولایهٔ و حفر زمزم نام برده است(همانجا؛نیز نکـ:GAS،همانجا).مآخذ:ابنابیالحدید،عبدالحمید بن هبهٔ الله،شرح نهج البلاغهٔ،به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم،قاهره، 1378ق/1959م؛ابنحبان،محمد،المجروحین،به کوشش محمود ابراهیم زاید،بیروت،1396ق؛ابن حجر عسقلانی،احمد بن علی،الاصابهٔ،قاهره،1323ق؛همو،تهذیب التهذیب،حیدرآباد دکن،1326ق؛همو،لسان المیزان،حیدرآباد دکن،1329ق؛ابنعدی،عبدالله،الکامل،بیروت،1405ق/1985م؛ابنعساکر،علی بن حسن،تاریخ مدینهٔ دمشق،عمان،دارالبشیر؛ابنکثیر،اسماعیل بن عمر،البدایهٔ و النهایهٔ،به کوشش احمد ابوملحم و دیگران،بیروت، 1409ق/1989م؛ابنندیم،الفهرست؛تستری،محمدتقی،قاموس الرجال،قم،1410ق؛ثعلبی،احمد بن محمد،عرائس المجالس،بیروت،1401ق/1981م؛خطیب بغدادی،احمد بن علی،تاریخ بغداد،قاهره،1349ق؛دارقطنی،علی بن عمر،الضعفاء و المتروکون،به کوشش موفق بن عبدالله،ریاض،1404ق/1984م؛ذهبی،محمد بن احمد،سیر اعلام النبلاء،به کوشش شعیب ارنؤوط و کامل خرّاط،بیروت،1406ق/1986م؛همو،میزان الاعتدال،به کوشش علی محمد بجاوی،قاهره،1382ق/1963م؛رودانی،محمد بن سلیمان،صلهٔ الخلف،به کوشش محمد حجی،بیروت،1408ق/1988م؛طوسی،محمد ابن حسن،الرجال،به کوشش محمد صادق بحر العلوم،نجف،1381ق/1961م؛ظاهریه،خطی(تاریخ)،عش؛همان(حدیث)؛عقیلی،محمد بن عمرو،الضعفاء الکبیر،به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی،بیروت،1404ق/1984م؛مفید،محمد بن محمد،الجمل،نجف،1368ق؛نجاشی،احمد بن علی،الرجال،به کوشش موسی شبیری زنجانی،قم،1407ق؛یاقوت،بلدان؛نیز: GASاحمد پاکتچی</p>