اِبْنِ وَفا، ابوالحسن علی بن محمد بن محمد بن وفا، مفسر، فقیه، ادیب، شاعر و صوفی مشهور سدۀ 8ق مصر. او را قریشی و انصاری و نیز اصل وی را از اسکندریه دانستهاند (سخاوی، 6/21؛ داوودی، 1/437). اغلب مآخذ تولد او را در 759ق/1358م، در قاهره ضبط کردهاند، اما شعرانی (2/22) به خط خود او دیده که تاریخ تولدش را صبح یکشنبه 11 محرم 761ق/3 دسامبر 1359م نوشته است. او بسیار باهوش و تیزبین بود، چنانکه در کودکی شگفتی پدر را که خود صوفی و شاعر بود، برانگیخت. در حالی که کمتر از 20 سال داشت، اجازه یافته بود که در مجامع سخن بگوید (ابن حجر، انباء، 5/256؛ سیوطی، 304). برخی مآخذ، اجازه دهنده را پدرش دانستهاند، در حالی که ابن وفا پدرش را در کودکی از دست داده بود (نک : ابن حجر، الدرر، 6/326) و او و برادرش احمد تحت سرپرستی و تربیت شمسالدین محمد زیلعی قرار گرفته بودند (سخاوی. همانجا؛ ابن عماد، 7/71) و احتمالاً این اجازه از سوی زیلعی بوده است. ابن وفا در 17 سالگی به جای پدر بر مسند ارشاد نشست و به زودی شهرتی عظیم یافت. او در تصوف تابع طریقت شیخ ابوالحسن شاذلی بود و گفتهاند که اذکار و ادعیهای موزون و آهنگدار به مریدانش تعلیم داده بود که سبب جلب توجه قلوب عامۀ مردم شده بود (ابن حجر، انباء، 5/255؛ منوفی، 2/255). ابن وفا مردی خوشسیما و باوقار بود و ظاهری آراسته داشت و به ندرت در میان مردم ظاهر میشد. اصحاب و پیروانش در تکریم و تعظیم او سخت استوار بودند و از بذل مال در راه او دریغ نداشتند، تا آنجا که در دوستی و تعظیم او به غلو منسوب شدند (سخاوی، شعرانی، همانجاها؛ نبهانی، 2/359). گفته شده که او شیخی صاحب کرامت بود و کراماتی هم به او نسبت دادهاند (شعرانی، همانجا؛ نبهانی، 2/358-359). ابن وفا دارای اشعار و موشحاتی است در موضوعات و مضامین عرفانی و به گمان برخی از نویسندگان از اشعار او و پدرش بوی اتحاد و الحاد به مشام میرسد (ابن حجر، همان، 5/256). نوشتهاند که وی مالکی مذهب بوده است، اما اینکه او در اواخر عمر در خانۀ خود منبری قرار داده بود و همانجا با اصحاب خویش نماز جمعه برپا میداشت، با مذهب مالکی مغایرت دارد (ابن عماد، 7/70، 72). او در ذیحجۀ 807/ ژوئن 1405 در سرای خویش واقع در الروضه (قاهره) وفات یافت و در قرافه در کنار مقبرۀ پدرش مدفون گشت (همانجا؛ داوودی، سخاوی، همانجاها)، اما اینکه شعرانی وفات او را 801ق ضبط کرده است (همانجا)، درست به نظر نمیرسد. آثار: از ابن وفا تألیفات بسیار در تصوف و تفسیر و فقه در دست است که از آن جملهاند: الف ـ آثار خطی: 1. الباحث علی الخلاص من سوءالظن بالخواص یا الباعث علی الخلاص فی احوال الخواص (فهرس مخطوطات، 4/6-7؛ قس: ابن حجر، همانجا؛ ابن عماد، 7/71)؛ 2. حزب ابن وفا یا حزب السادات (حتی. 602؛ ازهریه، 6/348)؛ 3. الدرجه العلیا فی معاریج الانبیاء (سید، 1/313)؛ 4. دیوان (حتی، 37؛ ازهریه، 5/106؛ ESC2, I/295)؛ 5. ذکر الاخبار الوارده فی فضیله الاذکار (علوش، 1(2)/216)؛ 6. رساله فی التصوف (خدیویه، 2/85؛ GAL, II/147)؛ 7. صلاه یا صلوات (ظاهریه، 2/253؛ GAL, S, II/149)؛ 8. العروش (آربری، III/84؛ زرکلی، 5/7)؛ 9. کشف مرآت العیون (GAL, S، همانجا)؛ 10. لباس الفتوه (ازهریه، 3/623)؛ 11. المدخل الی معرفه الاسماء الالهیه (فهرس مخطوطات، 5/240)؛ 12. المسامع الربانیه (خدیویه، 2/135، 7/5؛ GAL، زرکلی، همانجاها)؛ 13. مفاتیح الخزائن العالیه (یا العلیه) در تصوف (خدیویه، 2/136، 7/5؛ GAL, S؛ همانجا، کحاله، 7/232؛ بغدادی، ایضاح، 2/520)؛ 14. موشحات (آلوارت، iii/223؛ زرکلی، همانجا)؛ 15. واردات الهیّه (ازهریه، 3/649)؛ 16. الوصایا (خدیویه، 7/6، 108؛ GAL, S, IV/724)؛ 17. کتاب (ازهریه، 3/617). ب ـ آثار یافت نشده: 1. تفسیر القرآن (سخاوی، 6/22؛ ابن عماد، 7/71؛ کحاله، همانجا)؛ 2. فصول مواعظ (ابن حجر، همانجا)؛ 3. الکوثر المترع فی الابحر الاربع، در فقه (ابن حجر، ابن عماد، همانجاها)؛ 4. بغیه الرائد فی الدرر الفرائد (بغدادی. هدیه، 1/727)؛ 5. خزینه الفضائل و سفینه الافاضل، که به گفتۀ بغدادی نسخهای از این کتاب در کتابخانۀ فیض اللـه در ترکیه موجود است (همانجا)؛ 6. مرتصع ثدی الشفاءِ من منح اللـه تعالی علی ابن الوفاء (همانجا).