اِبْنِ مَکّی، ابوحفص عمربن خلف بن مکی صِقِلّی (د 501ق/ 1108م)، لغوی، نحوی، فقیه، خطیب و شاعر. در بعضی منابع نسبتهای حمیری، مازری و قرطبی نیز به دنبال نام وی آمده است (ابن دحیه، 89؛ 2 EI). وی نیمی از عمر خود را در صقلیه (سیسیل) گذرانید و در سالهای آخر اقامتش در آنجا به قضا اشتغال داشت. به هنگام سقوط صقلیه به دست نورمانها، همزمان با ابن جراس (حواس) آخرین امیر مسلمان صقلیه، آنجا را به قصد تونس ترک کرد (ابن خلدون، 4(7)/ 450؛ مدنی، 214؛ 2 EI). ابن مکی در تونس علاوه بر سمت قضا منصب خطابت را نیز برعهده گرفت (عمادالدین، 1/106؛ قفطی، 2/329). قبول این سمنت از طرف وی احتمالاً در حدود 460ق بوده است (نک: ابن خلدون، همانجا؛ قس: مطر، 8).از اشارات خود او برمیآید که از محضر استادانی چون ابن البرّ تمیمی لغوی مشهور، ابن رشیق قیروانی صاحب العمدهٔ و عبدالحق بن محمد بن هارون سهمی فقیه مشهور صقلیه بهره برده است (ص 47، 66، 204؛ نیز نک: مطر، 8 -10). صفدی (ص 41) به اختصار از او با عناوین محدث، فقیه، لغوی و نحوی یاد کرده است.ابن مکی خطیب توانایی بوده است. گویند در تمام مدتی که در تونس خطیب جمعه بوده، هر هفته یک خطبهٔ تازه، از خود انشاء میکرده است (قفطی، همانجا؛ فیروزآبادی، 172). مهارت وی در فن خطابه مورد ستایش بسیار قرار گرفته و خطبههای او را هم طراز خطبههای ابن نباته و حتی برتر از آنها دانستهاند (عمادالدین، قفطی، همانجاها). وی شعر نیز میسرود. در کتاب الدرهٔ الخطیرهٔ ابن قطاع، دانشمند همروزگارش که جنگی از اشعار سرایندگان بنام صقلیهٔ آن روزگار است، قطعاتی از اشعار او نقل شده است ( 2 EI). عمادالدین کاتب نیز 28 بیت از اشعار او را که بیشتر در مضامین پند اخلاقی است و شیوهٔ موعظه دارد، نقل کرده است (1/107-109). آثار: تنها اثری که از وی بر جای مانده، کتاب تثقیف اللسان و تلقیح الجنان در لغت است که آن را پیش از مهاجرت به تونس تألیف کرده و مشتمل بر 50 باب است و در آن به موضوعاتی چون تصحیف، تبدیل و غیره پرداخته است. مؤلف در مقدمهٔ کتاب (ص 41-42) انگیزهٔ نگارش آن را شیوع فساد در زبان عربی و رواج یافتن غلطهای فراوان در میان خاص و عام عنوان کرده که احتمالاً تأثیرات لهجهٔ مغربی را در زبان محاورهٔ ساکنان صقلیه منظور نظر داشته است ( 2 EI). وی در پایان مقدمه (ص 47) متذکر شده است که پس از اتمام کتاب آن را بر استادش ابن البر تمیمی عرضه داشته و آنچه را که مورد پسند استاد بوده، باقی گذاشته و بقیه را فرونهاده است. ابن مکی 3 بخش از کتاب را به غلطهای قرّاء، محدثان و فقیهان (ص 242-267) و بخش دیگری را به شرح و قواعد نگارش با عنوان «باب من الهجاء» اختصاص داده که شبیه فصلی است که ابن قتیبه در ادب الکاتب با عنوان «تقویم الید» آورده است. این کتاب که بهترین گواه برای اثبات استقلال مکتب لغوی صقلیه است (نک: عباس، 108-111)، سالها راهگشای لغویان و مورد استناد دانشمندان بوده است (نک: خفاجی، 204- 205؛ ابن عماد، 3/38؛ سراج، 1(1)/257، 286، 1(2)/410). قفطی (همانجا) و فیروزآبادی (ص 171-172) کتاب تثقیف اللسان را گویای کثرت دانش، حافظهٔ قوی و وسعت اطلاعات لغوی مؤلف دانستهاند. این کتاب نخستین بار در 1386ق/1966م در قاهره به کوشش عبدالعزیز مطر و بار دیگر در 1967م در همان شهر توسط همو همراه لحن العامهٔ زبیدی و تقویم اللسان ابن جوزی به چاپ رسیده است.