اِبْنِ مَسْدی، ابوبکر، محمد بن یوسف بن موسی ازدی مُهَلّبی، غرناطی ملقب به جمالالدین (599 - شوال 663ق/1203- ژوئیه - اوت 1265م)، محدث، مقری و فقیه اندلسی. کنیهٔ وی را «ابوالمکارم» نیز گفتهاند. مسدی نام جد اعلای او، زید بن روح بن عبدالله و موطن اصلیش ظاهراً غرناطه بوده است (ابن فرحون، 2/333؛ ابن حجر، 5/438). در 3 سالگی، پدربزرگش بهاو خرقهٔتصوف پوشانید (صفدی، 5/254) و در فاصلهٔ 610 -620ق در اندلس به استماع از مشایخ آن دیار پرداخت و پس از 620ق جهت فراگیری دانش مسافرتهای بسیار نمود و از این رو او را رحّال خواندهاند (ذهبی، تذکرهٔ، 4/1448-1449؛ قس: ابن فرحون، 2/334). در حلب از ابومحمد علوان، در دمشق از ابوالقاسم ابن صصری، در مصر از فخرالدین فارسی، در اسکندریه از محمد بن عبّاد حرّانی، در فاس از ابوالبقایعیش بن عدیم و ابومحمد ابن زیدان و در تونس و تلمسان از برخی مشایخ دیگر استماع نمود (ذهبی، همان، 4/1449؛ ابن رافع، 30، 51، جم؛ ابن فرحون، همانجا). قرائت را نیز از عبدالصمد بلوی، ابوالقاسم ابن عیسی و محمد بن علی سبتی فراگرفت (ابن جزری، 2/288). کسان بسیاری از او حدیث شنیده و روایت نمودهاند که از آن جمله میتوان علمالدین دواداری، مجدالدین عبدالله بن محمد طبری، دمیاطی، ابوالیمن ابن عساکر، عفیفالدین ابن مزروع و رضیالدین طبری را نام برد (ذهبی، ابن جزری، همانجاها). عدهای وی را در نقل حدیث ضعیف شمردهاند (ذهبی، میزان، 4/73؛ ابن حجر، همانجا) و شاید یکی از علل تضعیف وی کلماتی بوده که در نکوهش عایشه بیان نموده است (ذهبی، تذکره، همانجا).ابن مسدی، به نقل ابن مطری، در مکه در جمع زیدیه وارد شد و ایشان خطابهٔ حَرَم را به وی واگذار نمودند. گفته شده که بیشتر تألیفات وی نزد زیدیه بوده است (ذهبی، تذکرهٔ، همانجا). ذهبی ( میزان، همانجا) یادآور شده که او به تشیع گرایش داشته است، همچنین عبارات ستایشآمیز او دربارهٔ ابن عربی (مقری، 2/387) تمایل او را به تصوف نشان میدهد. با اینهمه ابن فرحون (2/333) وی را از مالکیان به شمار میآورد. ابن مسدی قصیدهای در حدود 600 بیت در مذمت معاویه و یاران وی سروده بوده که ذهبی (همانجا) آن را نزد ابن مطری دیده است. وی سرانجام به حیله در مکه به قتل رسید و خونش پایمال شد (همانجا). مقری اشعار او و نیز آثار او را در فقه و حدیث میستاید (3/351). آثار: تنها اثر موجود او المسلسلات، در حدیث است که به صورت خطی در مجموعهٔ 103 کتابخانهٔ ظاهریهٔ دمشق نگهداری میشود (ظاهریه، 111). دیگر آثار او که بر جای نمانده، اینهاست: معجم الشیوخ، شامل 3 مجلد بزرگ که شرح حال 4 هزار شیخ در آن آمده بود (مقری، 3/350). این کتاب مورد استفادهٔ ذهبی و ابن رافع سلامی قرار گرفته است (ذهبی، میزان، 4/73، سیر، جم؛ ابن رافع، جم)؛ مناقب الصدّیق، که صفدی (5/255) آن را دیده است (نیز نک: ذهبی، تذکرهٔ، 3/1449؛ ابن فرحون، 2/334؛ حاجی خلیفه، 1/58)؛ منسک کبیره در مذاهب (صفدی، 5/255)؛ اعلام الناسک باعلام المناسک، در حج (ابن فرحون، 2/334)؛ محود الائتلاف بین الاجماع و الاختلاف، در مذاهب (همانجا)؛ المسند الغریب، در مذاهب علمای متقدم و متأخر (مقری، 3/350).