اِبْنِ مأْمون، احمد بن علی الزوال (ذیقعدهٔ 509 -19 شعبان 586/ آوریل 1116-21 سپتامبر 1190)، نحوی، لغوی، محدث و خطاط. او از نادر کسانی است که زندگی نامهٔ خود را نوشته و یاقوت عیناً آن را نقل کرده است. گفتههای دیگران نیز بیشتر نقل از همین زندگینامه است. جد اعلای او مأمون خلیفه بود و به همین سبب است که وی نیز به ابن مأمون شهرت یافته است (یاقوت، 4/175). ابن مأمون در محلهٔ درب فیروز بغداد زاده شد و چون درگذشت در محلهٔ باب حرب همان شهر به خاک سپرده شد (همو، 4/177؛ قفطی، 1/89). پدرش در دوران خلافت مستظهر (487-512ق/1094- 1118م) و بعد در عهد مسترشد (512 -529ق/1118- 1135م) مدتی ریاست «دیوان زمام» را به عهده داشت (یاقوت، همانجا). ابن مأمون در اوان جوانی قرائات دهگانه را به همراه اسماعیل بن جوالیقی (پسر ابومنصور جوالیقی) نزد ابوبکر علی مرزوقی و فنون خوشنویسی را نیز نزد حسن بن منصور جزری آموخت (همانجاها). وی مدت 11 سال در مصاحبت ابومنصور جوالیقی (د 539ق/1144م) بود و نحو و لغت را از او آموخت و کتابهای متعددی نیز نزد او خواند (همانجاها). ابن مأمون از استادان و مشاهیر عصر خود از جمله ابن الحصین و ابوالعز ابن کادش و بدر مولی عبدالمحسن حدیث شنید (ذهبی، 112؛ قفطی، همانجا). ابن دبیثی گوید که از وی حدیث شنیده و ابوالفتوح ابن حصری از او روایت کرده است (ذهبی، همانجا). ابن مأمون در 534ق/1140م منصب قضای دُجَیلِ بغداد را به عهده گرفت (یاقوت، 4/178؛ قفطی، همانجا) و مدتی در این سمت باقی ماند، اما همینکه مستنجد به خلافت (555 -566ق/1160-1171م) رسید، بر قضات سخت گرفت و اموال بسیاری از آنان از جمله ابن مأمون را مصادره کرد (یاقوت، 4/181). وی مدت 11 سال یعنی تا پایان خلافت مستنجد در چنین وضعی به سر برد (همانجا)، ولی با روی کار آمدن مستضیء (566 - 575ق/1171- 1179م) مورد لطف وی قرار گرفت و با وساطت وزیر عضدالدوله در برخی امور حکومتی به کار گمارده شد (همو، 4/183). ابن مأمون شعر نیز میسرود و یاقوت (4/184- 185) 6 بیت از اشعار او را ضبط کرده است. آثار: 1. اسرار الحروف، که در آن از مخارج و مواضع حروف و اشتقاق اسمها و آراء مختلف علمای لغت در این باره به بحث پرداخته بود (یاقوت 4/182)؛ 2. شرح کتاب فصیح ثعلب (همانجا؛ بغدادی، 1/88).