اِبْنِ قُفّ، امینالدوله ابوالفرج بن موفقالدین یعقوب بن اسحاق کَرَکی (630 - 685ق/1233-1276م)، پزشک و نویسندهٔ مشهور مسیحی سوری. با آنکه نام، شهرت و دین او و نیز نام پدرش در آغازِ برخی از نسخههای آثار او آمده (ریو، 545 ؛ اسکندر، 114 ؛ ابن وقف، العمدهٔ، 1/2)، ولی حاجی خلیفه لقب او را امینالدولهٔ والدین و نامش را ابوالفرج یعقوب آورده است(1/565، 2/1023، 1166، 1268) و از آن پس نویسندگان دیگر همین اشتباه را تکرار کردهاند (مثلاً بغدادی، 2/545؛ لکلرک، .(II/203 بعضی دیگر از محققان معاصر او را با ابوالفرج ابن عبری، مؤلف مختصر الدول، یکی دانستهاند (نک: همانجا؛ آلوارت، .(IX/52 پدر او از مسیحیان کرک (در خاور بحرالمیت، در اردن) بود و در روزگار الملک الناصر یوسف بن محمد ایوبی (634 - 658ق) در صَرخد به شغلی دیوانی گمارده شد (ابن ابی اصیبعه، 2/273) و در همین ایام با ابن ابی اصیبعه آشنایی و پیوندی دیر پا یافت (همانجا؛ حمارنه، «ابن قف1»، .(238 همین دوستی سبب شد که ابنابی اصیبعه به خواهش او، پسرش ابوالفرج را به شاگردی بپذیرد. ابن ابی اصیبعه از هوشمندی، متانت، کم حرفی و علاقهمندیِ شاگرد خود به دانستن احوال دانشمندان یاد کرده است (همانجا) و جامعترین شرح حال ابن قف را نیز در اثر مشهور همو میتوان یافت؛ اگرچه به احتمال، اطلاعات مربوط به سالهای پس از 668ق دربارهٔ ابن قف را شاگردان ابن ابی اصیبعه به کتاب افزودهاند (نک: ه د، ابن ابی اصیبعه، موفقالدین). ابوالفرج کتابهای المسائل حنین بن اسحاق، الفصول و تقدمهٔ المعرفهٔ بقراط و نیز آثار رازی را نزد ابن ابی اصیبعه خواند و مقدمات ضروری طب، شناخت انواع بیماری و راههای مداوای آنها را فراگرفت (ابن ابی اصیبعه، همانجا). پس از چندی همراه پدر به دمشق رفت و نزد دانشمندان آن دیار نیز به شاگردی پرداخت. طب را نزد حکیم نجمالدین بن منفاخ و موفقالدین یعقوب سامری، فلسفه را نزد شیخ شمسالدین عبدالحمید خسروشاهی و عزالدین حسن غنوی ضریر و هندسه را نزد شیخ مؤیدالدین عرضی فراگرفت. با اینهمه به طب بیش از سایر دانشها اقبال داشت و در آغاز کار چند سال در دژ عجلون طبابت کرد و سپس به دمشق بازگشت (همانجا). وی به رغم اشتغال به معالجهٔ سپاهیان مملوکی، از مشهورترین استادان طب زمان خود در سوریه بود و نیز به داشتن آثار بسیار شهرت داشت (حمارنه، همانجا). از شاگردان او که از ولایات مختلف به محضرش میآمدند، ذکری به میان نیامده است (نک: ابن صقاعی، 43). ابن قف بیشک یکی از پزشکان برجستهٔ 7ق است و در ردیف بزرگترین پزشکان عرب و مسلمان به شمار آمده است. باید به خاطر داشت که جریان جنگهای صلیبی در سوریه و فلسطین، در شکوفایی علمی او، به ویژه در فن جراحی، تأثیر بسزایی داشت، زیرا وی پیوسته میبایست به عنوان پزشک و جراح به مداوای مجروحان جنگی بپردازد. ابن قف در تألیفات طبی به دو جنبهٔ نظری و عملی توجه داشت. ابن ابی اصیبعه (2/273، 274) از نوشتههای او 9 اثر را نام برده است. محققان اخیر نام دو اثر دیگر را به آن فهرست افزودهاند (حمارنه، همان، .(239 آثار: 1. الاصول فی شرح الفصول (ابن ابی اصیبعه، 2/273؛ حاجی خلیفه، 2/1268)، در 2 مجلد و شرحی است بر کتاب الفصول بقراط، شامل 7 مقاله که در 681ق نوشته شده و یکی از مفصلترین و مهمترین شروح الفصول بقراط به شمار میرود. ابن قف این کتاب را به درخواست یکی از شاگردان خود شرح کرده و ایرادات رازی و دیگران را بر آن یاد کرده است. وی برای هر اصطلاح آن بحثی ویژه ترتیب داده است (حمارنه، 65؛ ظاهریه، حمارنه، 217؛ ریو، .(545 بحثهای مؤلف در این کتاب بیشتر گرایشهای فلسفی او را مینمایاند، تا آراءِ تازه و مستقل پزشکی وی را (حمارنه، «ابن وقف»، .(238 کهنترین نسخهٔ این اثر که فقط شامل نخستین جلد آن است، در 683ق کتابت شده و سپس به نظر ابن قف رسیده و تصحیح شده است. این نسخه در کتابخانهٔ بلدیهٔ اسکندریه موجود است (ظاهریه، همانجا؛ برای نسخههای دیگر، نک: ریو، 546 -545 ؛ دوسلان، شم .(2842 خلاصهای از این کتاب در 1902م توسط بشارهٔ زلزل در اسکندریه منتشر شده است (حداد، 34؛ سرکیس، 217). 2. جامع الغرض فی حفظ الصحهٔ و دفع المرض، کتابی است در حفظ تندرستی و پیشگیری از بیماریها که در 60 فصل تنظیم شده است. به گفتهٔ خود نویسنده (ص 99-100)، این کتاب اثری است موجز و پرمایه که بر اصول و قواعد استوار بنا شد و به کتابخانهٔ بهاءالدین علی وزیر ملک ظاهر بیبرس (حک 660 -676ق/1260-1277م) و دو پسرش فخرالدین و محییالدین اهدا شده است (همانجا؛ قس: حمارنه، مقدمه بر جامع2، .(13 ظاهراً او پزشک خانوادگی این خاندان بوده است. این کتاب به تصحیح سامی خلف حمارنه در عمان (1409ق/1989م) منتشر شده است. چنانکه از متن این کتاب پیداست، ابن قف همواره نظر خود را به بررسی بهداشت عمومی و ضرورت پیشگیری از بیماریها معطوف میکرد. وی بر این باور بود که پیشگیری از درمان بهتر است. چه، اگر پزشک نسبت به حفظ بهداشت عمومی توانا باشد، نه تنها به عنوان یک پزشک، بلکه به عنوان جامعهشناس و روانشناس میتواند به خدمت جامعه درآید. ابن قف 5 اصل عمده برای حفظ صحت پیشنهاد کرده که پزشکان یونانی نیز به این اصلها آگاه بودند: الف - رعایت اصول بهداشتی و حفظ و نگهداری آن و دوری از عوامل زیانآور؛ ب - فراغ بال و آسودگی فکر؛ ج - بهداشت غذا و رعایت رژیم غذایی مناسب؛ د - وضع مالی مناسب؛ ه - دارا بودن صفاتی چون بخشندگی، حضور ذهن و دوری از خودخواهی (حمارنه، همان، .(18-19 تألیف کتاب جامع الغرض در 674ق/1275م در دمشق پایان یافت و از لحاظ زمانی بر دو کتاب العمدهٔ و الاصول او مقدم است (همو، 69). حمارنه، مصحح کتاب، بر آن است که کتاب جامع الغرض از سایر آثار مشابه که در دوران طلایی عربی اسلامی نوشته شده، از لحاظ محتوا، جامعیت و درستی تعبیر، بهتر و برتر است (ص 72). 58 فصل اول این کتاب مربوط به حفظ بهداشت و راههای پیشگیری از بیماریهاست و فصل 59 در خرید بردگان و فصل پایانی در قیافه شناسی (فراست) است. ابن قف در فصل نخست کتاب، بحث ارزندهای دربارهٔ جنین شناسی، تولد و رشد کودک و اصول تربیت اولیهٔ نوزاد مطرح کرده است (ص 103 به بعد). اطلاعات او دربارهٔ چگونگی جنین در رحم به قدری دقیق و جامع است که میتوان حدس زد این اطلاعات را از قابلهای کسب کرده بوده است (حمارنه، مقدمه بر جامع، .(16 ابن قف پاکیزگی آب و هوا را بسیار مهم میشمارد و در فصل 15 به این موضوع میپردازد (ص 176 به بعد). به نظر او انسان بدون خوردن و آشامیدن و حتی خوابیدن میتواند برای مدتی به زندگی ادامه دهد، اما بدون هوا قادر به این کار نیست. در مورد استعمال داروها عقیده داشت که از افراط در مصرف آنها خودداری شود (حمارنه، 87). وی ورزش و تمرین بدنی را برای مراقبت از تن و روان لازم میداند. ابن قف حتی در فصل 30 به بررسی عادات انسان پرداخته و بر آن است که پزشک مییابد از وضع خوراک، پوشاک، استحمام، کار و تمرین بدنی بیمار آگاه باشد و اگر این امور مغایر با تندرستی است، وظیفهٔ پزشک است که در تغییر آن عادات بکوشد (ص 271 به بعد). نویسنده برای تغذیهٔ مناسب و رعایت وعدههای غذا اهمیت خاصی قائل شده (فصل 18) و خوردن گوشت سفید (ماهی) را بر گوشت قرمز ترجیح داده است. از این اثر ترجمهای به لاتین1 موجود است (ووستنفلد، 146 ؛ حمارنه، «ابن قف»، و ویدمان2، بخشی از این کتاب [فصل 47] را به نام وصف الحیّات و الثعابین به آلمانی برگردانده است (نک: ویدمان، 46). 3. الشافی فی الطب، در 4 مجلد (ابن ابی اصیبعه، 2/273؛ حاجی خلیفه، 2/1023؛ ابن شاکر، 9/431). نسخهای مشتمل بر مقالههای هشتم تا دوازدهم کتاب از عصر خود مؤلف، نوشته شده در 25 صفر 672، موجود است (حسینی، 82؛ برای نسخ دیگر، نک: احسان اوغلی، 83؛ بانکیپور، .(IV/137 حاجی خلیفه، (2/1023) کتابی با همین عنوان را به ابن ملک نسبت داده و همین معنی سبب گمراهی مؤلف فهرست بانکیپور در تعیین نام مؤلف این کتاب شده و لکلرک هم گمان برده که ابن قف این کتاب را با همکاری شخصی به نام ابن ملک نوشته است .(II/203) 4. شرح الکلیات من کتاب القانون، در 6 مجلد (ابن ابی اصیبعه، 2/273؛ ابن شاکر، همانجا). شارح در آغاز این شرح گوید: وی از فخرالدین رازی سرمشق گرفته، نظر افضلالدین خونجی (خُنجی) و ایرادات او را بر رازی بررسی کرده و اعتراضات نجمالدین ابن منفاخ و پاسخهایش را بر آن افزوده و همچنین گزیدهای از گفتار ابن جُمیع پزشک را از کتاب تنقیح القانون او آورده و سرانجام اثر خود را به کتابخانهٔ منصور بن محمد قلاوون (حک 678 -689ق) اهدا کرده است (حاجی خلیفه، 2/1312-1313). به گفتهٔ کاتب نسخهٔ العمدهٔ (از سدهٔ 8ق/14م)، شرح ابن قف بر قانون با شرح ابن نفیس بر آن کتاب برابری میکند. همو از قطبالدین شیرازی نقل کرده است که دو شرح مذکور بزرگترین شروح دهگانهٔ قانون هستند (حداد، 94). نسخهای از این اثر در کتابخانهٔ ظاهریه در دمشق موجود است (ظاهریه، خیمی، 2/378-379). 5. العمدهٔ فی صناعهٔ الجراح (ابن ابی اصیبعه، 2/273-274)، که با نامهای مختلف از آن یاد شده است: العمدهٔ فی الجراح (ابن شاکر، همانجا)، عمدهٔ الجراحین (حاجی خلیفه، 2/1166)، عمدهٔ الاِصلاح فی عمل صناعهٔ الجراح (بغدادی، 2/546)، العمدهٔ فی الجراحهٔ (ابن قف، العمدهٔ، 1/3). این کتاب در 20 مقاله (2 باب، هر باب در 10 فصل) مشتمل بر مباحث نظری و عملی جراحی است که نظر ابن قف را به علت همزمانی با جنگهای صلیبی به خود معطوف داشته بود (رنان، 328). العمدهٔ پاسخگوی همهٔ نیازهای یک جراح در سدهٔ 7ق بود (ابن ابی اصیبعه، 2/274؛ سارتن، 2(2)/2344). این کتاب مفصلترین کتاب جراحی عربی سراسر سدههای میانی به شمار میرود (حمارنه، «ابن قف»، و ابن قف ( العمدهٔ، 1/2) آن را به سبب شکوهٔ یکی از جراحان زمان از فقدان کتاب مرجعی برای اهل این فن نوشته است. در باب اول این تألیف شرحی دربارهٔ کالبدشناسی و آسیبشناسی بر مبنای اخلاط چهارگانه آمده است. در باب دوم از ادویهٔ مفرده، طبقهبندی بیماریها برحسب اخلاط، بیماریهای غیر مربوط به اخلاط، جراحات، مخصوصاً زخمهای تیر، مداوا با سوزاندن، اعمال جراحی، زایمان و 4 روش برای ختنه کردن بحث کرده است. یکی از این 4 روش ظاهراً ابتکار خود ابن قف بوده است (لکلرک، .(II/204 مؤلف در این کتاب روشی تازه برای در آوردن سنگ مثانهٔ زنان مطرح کرده است (سارتن، 2(2)/2345). از مباحث ابتکاری دیگر وی در این اثر وصف مویرگها و چگونگی کار دریچههای قلب با دقتی حاکی از مشاهدهٔ بسیار دقیق در حدود 4 قرن پیش از تحقیقات مالپیگی3 ایتالیایی (د 1694م) است که در این زمینه از میکروسکوپ استفاده کرده است (رنان، حمارنه، همانجاها).ابنقف درروزگارخود نیازبه یکسانسازی اوزان و مقادیر رایج در پزشکی و داروسازی را احساس کرد ( العمدهٔ، 2/233) و همکاران خود را در سرزمینهای اسلامی به حرکت در این سمت فراخواند، اما این فراخوانی به سبب حرکت جوامع اسلامی در جهات فکری دیگر بیپاسخ ماند (حمارنه، همانجا). نسخهای خطی از العمدهٔ که در 676ق از روی نسخهٔ اصل مؤلف استنساخ و مقابله شده، در تهران (شورا، 11/97- 98) موجود است (برای نسخ دیگر، نک: حداد، 94، 95؛ مجلهٔ، 5(2)/267). این کتاب در 1356ق در حیدرآباد دکن در 2 مجلد منتشر شد. شپیس1 و مولر - بوتر2 بخشهایی از این کتاب را به آلمانی ترجمه کردهاند (حداد، 95). سایر آثار ابن قف از این قرارند: 6. مقالهٔ فی حفظ الصحهٔ؛ 7. حواش علی ثالث القانون، که هر دو ناتمام است؛ 8. شرح الاشارات؛ 9. المباحث المغربیهٔ (ابن ابی اصیبعه، 2/273، 274)؛ 10. زبدهٔ الطب؛ 11. رسالهٔ فی منافع الاعضاءِ الانسانیهٔ (حمارنه، همان، 239).