اِبْنِ غَنّام، ابوطاهر ابراهیم بن یحیی بن غنام نُمَیری، معبّر حنبلی سدهٔ 7ق/13م که به سبب تألیف معجمی در خوابگزاری شهرت یافته است. در نسخهای از همین اثر به شمارهٔ 5510 کتابخانهٔ ظاهریه با تاریخ کتابت 1094ق، به وی لقب «زینالدین» داده شده (ظاهریه، علوم، 74)، و نابلسی او را «برهانالدین» خوانده است (2/350). کنیهٔ وی نیز در برخی از منابع ابواسحاق آمده است (صفدی، 6/168؛ .(GAL,I/657 تاریخ وفات او را به اختلاف 664ق/1266م (صفدی، همانجا)، 674ق ، GAL) همانجا، به عنوان قول راجح) و 693ق (حاجی خلیفه، 1/417، 737) تعیین کردهاند، ولی 779ق را که ابن عماد (6/265) به دست داده است، بیگمان باید خطا دانست. درمنابع متقدم ابنغنام بانسبتهای حَرّانی (صفدی، همانجا؛ حاجی خلیفه، 1/737؛ I/401 , 2 ESC)، مَقدِسی (نابلسی، ، GAL همانجاها) و حتی بغدادی (حاجی خلیفه، همانجا) خوانده شده است، ولی این دانستهها چندان به روشن شدن جزئیات نامعلوم زندگی او کمک نمیکنند. دربارهٔ موطن ابن غنام تنها صفدی (همانجا) تصریح کرده که وی در مصر سکنی داشته و دوسلان - شاید تحت تأثیر نسخهٔ خطی شماره 2750 کتابخانهٔ ملی پاریس - به صراحت ولادت او را در مصر دانسته است (ص .(496 از تحصیل او این اندازه میدانیم که وی خود از جمالالدین ابراهیم ابن سبتی به عنوان استادش نام برده و یادآور شده که بخش مهمی از آثار پیشین خوابگزاری را از او فراگرفته است (نک: 2 ESC، شم (1 )983 ، به نقل از درهٔ الاحلام؛ 2 EI، به نقل از عروس البستان ). اثر برجستهٔ او المعلم علی حروف المعجم است که گاه با عناوین دیگری چون تعبیر نامح نیز نامیده میشود. ابن غنام در این اثر طبقهبندی موضوعی متداول در آثار پیشین خوابگزاری را کنار نهاده و کتاب را به ترتیب الفبایی مرتب کرده است تا کاربرد آن آسانتر باشد. وی در 14 مقاله به عنوان مقدمه بر کتاب، به ذکر کلیات پرداخته است. ابن غنام در برگ برگ این اثر به آیات، احادیث و اشعار استشهاد کرده و در کنار مشاهیری چون آرتمیدوروس1 (در مورد وی، نک: فهد، «مقدمه»، و ابن سیرین، به نقل خوابگزاریهای جاماسب، حکیم ایرانی، پرداخته که شایان توجه است. کهنترین نسخههای خطی المعلم در این کتابخانهها موجود است: چستربیتی، به شمارهٔ 3484 به تاریخ 697ق ( آربری، )؛ II/99 توپکاپی، به شمارههای 3172 و 3173 مورخ 743 و 799ق III/885) )؛ TS, اولو جامع، به شمارهٔ 1986، احتمالاً مورخ 745ق (فهد، «کهانت2» 339 )؛ کمبریج، به شمارهٔ 112، سدهٔ 8ق (آربری، و گنج بخش (نک: مآخذ همین مقاله). پراکندگی نسخههای فراوان کتاب المعلم از شرق تا غرب جهان اسلام را میتوان حاکی از میزان توجه به آن دانست (در مورد نسخههایی دیگر به جز آنها که در ؛ GAL,S,I/913 ؛ GAL,I/657 فهد، همان، 338 ، معرفی شدهاند، نک: آربری، شم 4437 ؛ آستان، 129؛ فهرس، 6/412؛ خالدوف، شم 10105 ؛ طلس، 337؛ ظاهریه، علوم، 72- 78، همان، هیأت، 306-307؛ هدایت حسین، شم .(1514 برخی چون نابلسی به بسط این کتاب پرداختهاند و ابوحامد محمد ابن قدسی، اختصاری از آن با عنوان المحکم فراهم آورده است (برای نسخ خطی آن، نک: ، GAL,S همانجا؛ شم 7439 ؛ نیز نک: نابلسی، 2/350). بجز المعلم چندین منظومه را از آثار ابن غنام برشمردهاند: 1. درهٔ الاحلام (وغایهٔ المرام)، ارجوزهای در 55 باب در خوابگزاری که نسخههایی خطی از آن در کتابخانههای اسکوریال ( , 2 ESC، شم (1 )983 )، ازهریه (ازهریه، 6/414) و نسخهای ناقص در برلین ( آلوارت، شم نگهداری میشود. نسخهای نیز احتمالاً در گوتا وجود دارد ( پرچ، شم .(1311 توفیق فهد با توجه به نسخهای از یک منظومهٔ مشابه و همنام منتسب به جمالالدین دمیاطی (؟) موجود در کتابخانهٔ سلیمانیه، انتساب منظومهای با این نام را به ابن غنام مورد تردید قرار داده است (همان، 339 .(336, به هر حال یاد کرد صفدی (6/168) و حاجی خلیفه (1/737) از این منظومه در زمرهٔ آثار ابن غنام و نیز سازگاری اطلاعات داده شده در نسخهٔ این منظومه (نک: 2 ESC، همانجا) با شخصیت ابن غنام، پذیرش سخن فهد را مشکل میسازد؛ 2. عروس البستان فی النساء و الاعضاء و الانسان، ارجوزهای مشتمل بر 45 باب و حدود هزار بیت در خوابگزاری که نسخهای از آن در کتابخانهٔ برلین موجود است ( آلوارت، شم و فهد از نسخهای دیگر در کتابخانهٔ لالهلی به شمارهٔ 1636 مکرر، با عنوان منظومه یاد کرده است («کهانت»، 339 ؛ نیز نک: ظاهریه، هیأت، 303)؛ 3. قصیدهٔ لامیه در علم تعبیر که صفدی آن را در عرض درهٔ الاحلام آورده است (6/168)؛ 4. قلادهٔ الدر المنثور فی ذکر البعث و النشور، منظومهای دربارهٔ روز رستاخیز که به گفتهٔ بروکلمان در حاشیهٔ خریدهٔ العجائب ابن وردی در 1302ق در قاهره به چاپ رسیده است .(GAL,S,I/913) از این اثر نسخهای به شمارهٔ 3431 در کتابخانهٔ ملی پاریس وجود دارد که دوسلان دربارهٔ مؤلف آن سکوت کرده (ص 598 )، ولی وایدا آن را از ابن غنام دانسته است (ص 562 .(114, کتاب المعلم را از نظر چگونگی ترتیب باید ابتکاری در آثار خوابگزاری عربی تلقی کرد. در میان مؤلفان عربی ابن غنام نخستین کسی است که به معجم نویسی در زمینهٔ خوابگزاری پرداخته است (در این مورد، نک: نابلسی، 1/2)، ولی در بیزانس در قرون وسطی یک «تعبیر الرؤیا» با ترتیب الفبایی وجود داشته که به عنوان «کتاب دانیال نبی به بخت نصر3» تلقی میشده است و اشتاین اشنایدر4 در مقالهٔ «خوابنامهٔ دانیال...1» و در کسل2 در مقالهٔ «خوابنامهٔ دانیال نبی3» به بررسی این متن پرداختهاند (نک: فهد، «کهانت»، 335 ؛ پاولی، .(2240-2241 توفیق فهد ابن غنام را به عنوان اولین کسی که در خوابگزاری عربی مطالب را به نظم کشیده، یاد کرده و این را ابتکار دیگری برای او شمرده است (فهد، همان، 339 ؛ 2 EI)، ولی باید یادآور شد که نه تنها این نوع منظومهها پیشتر در بیزانس رواج داشته (چون اشعار منسوب به آسترامپسیخوس4 و نیکفوروس5، د 829م، نک: همانجا)، بلکه در ادبیات عربی نیز نمونه دارد. از این دست است ارجوزهٔ فی تعبیر الرؤیا سرودهٔ ابوالحسن علی بن سکن معافری ظاهراً در سدهٔ 4ق/10م (نسخهٔ خطی آن در کتابخانهٔ کوپریلی به شمارهٔ (1)1202 موجود است؛ نیز نک: حاجی خلیفه، 1/62) و قصیدهٔ رائیه سرودهٔ قیروانی [ابن ابی طالب] که مورد استفادهٔ ابن غنام قرار گرفته (ابن غنام، ذیل «الجب»).