اولیور بیکن برفراز خانه‌ای مشرف به گرین‌پارک زندگی می‌کرد، در آنجا آپارتمانی داشت صندلی‌ها (صندلی‌های پنهان در نهانخانه) از زوایای مناسب در خیابان مشرف بودند. نیمکت‌ها درگاه پنجره‌ها را پر کرده بود نیمکت‌های پوشیده از فرشینه‌های دستبافت. پنجره‌ها سه پنجرهٔ بلند سهمیهٔ به قاعدهٔ رازپوشی از تور و یاتن چین‌دار داشتند. شکم بوقهٔ چوب ماهون از شیشه‌های براندی اصل ویسکی و لیکور طبله کرده بود و او از پنجرهٔ میانی به سقف‌های شیشه‌ای اتومبیل‌های باب روز که در خیابان باریک پیکادلی پارک شده بود نگریست. فکرش را هم نمی‌شد کرد که آدم بتواند بیشتر از این در مرکز باشد...

فایل(های) الحاقی

دوشس و جواهر فروش dushes va javaherforosh.pdf 586 KB application/pdf