ناهید مهدوی اصل
خورشید خانم تازه از پشت کوهها بیرون آمده بود که صدای عجیبی خانم و آقای گوش را از خواب بیدار کرد. خانم و آقای گوش کمی دقت کردند، صدای آه و ناله بود. آنها فوری خانم و آقای چشم را بیدار کردند.<br /> خانم و آقای چشم بیدار شوید و ببینید چه خبر شده است. خانم و آقای چشم دو سه بار پلک زدند، چپ و راست را نگاه کردند خبری نبود. بالا و پائین را نگاه کردند. ناگهان نگاهشان به آقای دماغ افتاد.<br /> آقای دماغ اخمو ناراحت بود ... .
فایل(های) الحاقی
صورت پرماجرا | sorate_pormajara.pdf | 2,198 KB | application/pdf |