از خصایص ویژۀ ادیان ابراهیمی و پاره‌ای از مذاهب فلسفی جهان، توجه به باطن جهان و مبدأ آن است. در طول این ادیان شخص متدیّن از مسیر ظاهر جهان پی به باطن آن برده و حقیقت آن را در می‌یابد. از این‌رو در تمام این‌گونه ادیان، نوعی باطن‌گرائی در مقابل ظاهرگرائی کاملاً مشهود بوده و متدینان این دین‌ها نه تنها در سیر و سلوک عقلانی خود سودای وصول به این حقیقت را می‌پرورند، بلکه در اعمال ظاهری نیز به پاره‌ای از اعمال متمسک شده، تا به نحو کامل از آن معنا بهره جویند.<br /> بنابراین در این مذاهب، علاوه بر دستورهای مدوّن عقلانی بر پایه دین، پاره‌ای از اعمال خاص مشاهده شده که این اعمال مختص به کاملان آن دین‌هاست. توجه به این بخش باطنی دین، در دین‌های ابراهیمی، تحقیقاتی را تحت عنوان عرفان و تصوف همواره به همراه داشته، که این تحقیقات نسبت به نوع تعلیمات دینی این ادیان، از غلظت و رقت گوناگون برخوردار بوده است.

فایل(های) الحاقی

مِرآهٔ الحقّ meratolhaq.pdf 4,497 KB application/pdf