در معاصی شد همه عمرت تباه<br /> قامتت خم گشته از بار گناه<br /> موی تو در روسیاهی شد سفید<br /> یعنی از ره قاصد مرگت رسید<br /> <br /> در سیر از نفس خویش، برای خود رحمت خواستم و گفتم: ای نفس! آنقدر که به دیگران رحم می‌کنی بر خود رحم کن؛ مجهز شو و به داد خویش برس که در آستانه کوچ و رحیلی می‌کنی. <br /> پیش از آنکه مرگ تو را برباید و در چنگ قهار مقتدر گرفتار آیی، فرصت‌ها را دریاب و آن را غنیمت شمار. آنگاه او را به زبان هر پیامبر و امامی موعظه کردم و به زبان حال گفتم و آنقدر گفتم که اندک تنبهی برایش حاصل شد و تذکر اندکی دست داد؛ به اندازه‌ای که اراده‌ای نه محکم و استوار، در پی داشت ؛ چنان که نزدیک بود از تقرب به پروردگار، که تنها سبب نجات انسانی است، مایوس گردد، اما سرانجام حالتی از امید پدید آمد که موجب سکون و اطمینان شد.

فایل(های) الحاقی

زیتون zeytun.zip 257 KB application/x-zip-compressed