گی دو مو پوسان
خانوادهٔ دوفور از پنج ماه پیش برنامهریزی کرده بودند تا در روز عید خانم دوفور، یعنی پترونی، در اطراف شهر ژاریس غذا بخورند. بدین سبب چون بیصبرانه منتظر منتظر این پیک نیک بودند، آن روز صبح کلهٔ سحر از خواب بیدار شده بودند. آقای دوفور که کالسکهٔ شیر فروش را امانت گرفته بود خودش میراند. گاری دو چرخ کاملا راحت بود، سقف آن توسط چهار میلهٔ عمودی آهنی که به آنها پرده نصب شده بود نگه داشته شده بود و خانواده برای تماشای مناظر بین راه پردهها را بالا زده بودند. تنها پردهٔ انتهای گاری مثل پرچم در مقابل باد تکان میخورد...
فایل(های) الحاقی
پیک نیک در ییلاق | piknik dar yeilagh.pdf | 118 KB | application/pdf |