منوچهر احترامی
توی ده شلمرود <br /> فلفلی مرغش تک بود<br /> یه ده بود و یه فلفلی<br /> یه مرغ زرد کاکلی<br /> یه روز که خیلی خسته بود<br /> کنج اطاق نشسته بود<br /> یه دزد رند ناقلا<br /> شیطان بدجنس و بلا<br /> آمد و یک کیسه آورد<br /> کاکلی رو دزدید و برد...
فایل(های) الحاقی
دزده و مرغ فلفلی | dozde o morghe felfeli.pdf | 46 KB | application/pdf |