در اوايل قرن حاضر در ايل قشقائى از پنجاه و هفت گروه و تيره متفاوت نام برده شده است. اما آنچه بيشتر جلب توجه مىکند محافظهکارى صاحبنظران قشقائى در شناسائى قبايل و طواييف ايل است چه بهندرت آنان تا بيش از هفت طايفه مجزا از ايل را نام مىبرند، بهنظر مىرسد که در طى سالهاى متمادي، شناسائى گروههاى ذکر شده در رابطه با قدرت دولت مرکزى هم، گاه نسبت معکوس داشته است.
برطبق آخرين آمار جمعيت ايل قشقائى رد حدود ۱۴۱،۰۰۰ نفر تخمين زده شده است، که ۳۳% ساکن و بقيه کوچنشين هستند. در حال حاضر در سازمان ايل تشخيص شش طايفه عمده ميسر است اين طوايف عبارتند از: شش بلوکي فارسيمدان دره شوري کشکولى بزرگ کشکولى کوچک عمله، هرچند در کنار اين شش طايفه، طوايف، ديگرى از قبيل قرچهاي نمدي صفىخاني جعفر بگلو شناخته شدهاند و نيز در پارهاى از موارد اين طوايف را در شمار طوايف اصلى قشقائى بهحساب مىآورند، اما بايد يادآورى کرد که هرگز نمىتوان اهميتى همانند شش طايفه اصلى براى آنان قايل شد.
در سال ۱۹۵۶ برطبق يک برنامهريزى و توطئهٔ حساب شده توسط دولت وقت اتحاد ايلات قشقائى رسماً باطل گرديد، تا قبل از اين تاريخ طوايف مختلف ايل تحت فرماندهى ايلخان اداره مىشد، ايلخان يا فرمانرواى ايل هرچند به ظاهر، گاه از طرف دولت مرکزى انتخاب مىشد اما در باطن و عمل تيره شاهيلوي طايفه عمله اين قدرت را در دست مىگرفت. ايلخان مسئول جمعآورى خراج و برقرارى نظم و قانون در بين قبايل مختلف بود. وى همچنين براى هر طايفه يک کلانتر تعيين مىکرد که بتواند کنترل اداره املاک و نيز انجام کوچ را زيرنظر داشته و مجرى خواستهاى ايلخان باشد.
هرچند در بسيارى از موارد کلانتران مجرى خواست ايلخان بودند، اما در عمل اطاعت آنان بستگى کامل به قدرت ايلخان داشت، چه بههنگام ضعف ايلخان هر کلانتر مىتوانست براى خود کاملاً مستقل عمل کند.
مقام خانواده ايلخان و کلانتر در مقابل ساير تيرهها را مىتوان بهروشنى در روابط احتماعى و نيز پيوندهاى آنان شناخت، چه بهطور مثال در ميان اولاد ايلخان و کلانتران هرگز ازدواجى با ساير تيرهها انجام نگرفته است و همه گاه پيوند زناشوئى در ميان خانوادههاى ايلخان و کلانتران بوده است، به اين ترتيب شرافت قبيلهاى حفظ شده است.