- اغذيه و مشروبات ايرانى:
مهمترين غذاهاى مخصوص ايران که کم و بيش رنگ ملى دارد عبارت است از: پلو، آبگوشت، کباب و آش. پلو يا چلو برنجى است که با روغن يا کره به طرزى خاص مىپزند و احياناً انواع سبزىها و حبوبات يا کشمش و زيره را نيز با آن مخلوط مىکنند و ترکيبى لذيذ بهوجود مىآورند چلو که برنج خالص سفيد است اگر آبکش نشود به نام دمي يا کته خوانده مىشود. برنج سفيد (چلو) را با خورش که آن هم ترکيبى از سبزى يا حبوبات با گوشت است مصرف مىکنند، خورش انواع متعدد دارد مثلاً قيمه که مرکب از لپه و سيبزمينى و گوشت قطعه قطعه شده است و فسنجان که از رُب انار و مغز گردو و گوشت (احياناً گوشت مرغابي) مرکب مىباشد. آبگوشت مرکب از گوشت (خصوصاً گوشت گوسفند) و سيبزمينى و گوجه فرنگى و حبوبات که غذاى گوارا و سالمى است. گوشت روى زغال بريان کرده که به نام کباب خوانده مىشود نيز از قديمالايام معمول است و رواج مخصوص دارد. از انواع ماهىها و حيوانات دريائى تنها ماهىهائى که فلس دارند و به موجب مذهب اسلام حرام گوشت شمرده نمىشوند خورده مىشوند، فقط در نواحى ساحلى چون اطراف بحر خزر است که ماهى غذاى معمول همه روزى است اما در بعضى موارد مخصوص مانند شب سال نو (عيد نوروز) ماهى خصوصاً ماهى دودي و سفيد بر سر سفرهٔ همگان ديده مىشود.
ايرانيان صبحانه سادهاى به نام ناشتا صرف مىکنند که عبارت است از چاى و نان و پنير ولى ناهار و شام نزد ايشان مفصلتر است و تهيهٔ آنها وقت دراز مىگيرد و با آداب مخصوص خورده مىشود و مىتوان گفت که ايرانيان به فن طباخى و خوراک اهميت مخصوص مىدهند. ساعات صرف غذاى ظهر و شام ترتيبى ندارد و ممکن است در هر ساعتى پيش آيد. در پارهاى از نقاط ايران مرسوم است که مهمان هر وقت به خانهاى برسد ميزبان فوراً بايد غذا به او تعارف کند.
در ايران خوردن ميوههاى لذيذ و انواع ترهبار مانند خربزه و هندوانه و خيار خصوصاً پس از صرف غذا معمول است. مشروب رايج ايرانيان در تابستان آب يخ و دوغ (ماست با آب) و در زمستان چاى است.
- قهوه:
با آنکه هنوز محل تجمع طبقات پائينتر را قهوهخانه مىنامند، جز در موارد خاص چون ايام عزادارى يا نزد طبقات بالا و متجدد کمتر نوشيده مىشود. خانوادههاى قديم علاقهٔ مخصوص به تهيهٔ انواع مربا و ترشى (که مخلوطى از ميوه و يا حبوبات و سبزىها با سرکه) نشان مىدهند و اين ترشى به منزلهٔ سوس چاشنى غذاهاى ديگر مانند چلو يا آبگوشت مىشود و معمولاً غذاهاى گوشتى چرب را با ترشى که به اعتقاد عموم بُرندهٔ صفرا است صرف مىکنند، صرف تنقلات چون آجيل و ميوههاى خشک نيز در ايران بسيار معمول است و وقت مشخص ندارد.
گاه در پارهاى از روزهاى سال و جشنها يا مراسم عزادارى خوراکى مخصوص تهيه مىشود مانند شيرين پلو روزهاى عروسى که از خراشهٔ پوست پرتقال و زعفران و احياناً پسته و کشمش و گوشت با پلو درست مىشود، و حلواى ايام سوگوارى که آرد در روغن سرخ شده است و حليم از گندم با ادويه و گوشت و روغن که مخصوص وفات ائمه مىباشد. شلهزرد که مخلوطى از برنج و زعفران و شکر و مانند آش غليظ است روزهاى مقدس بهعنوان نذري تهيه مىشود و اين زردى يادآور رنگ ناگوار سوانح است.