در کتب و متون جغرافیائی یا سالک‌المسالک (شهرنامه‌ها - راهنامه‌ها)، اشارات صریحی وجود دارد که قرمیسین، قرمیسن و اکثر به شکل قرماسین یا قرماشین موب واژه کرمانشاهان، کرمانشاه و یا گرمان‌ساه و گرمان‌سان بوده و می‌باشد. در دایرةالمعارف فارسی ذیل واژه کرمانشاه آمده است که محل شهر کرمانشاه از ماندگاه‌های باستانی و تاریخی بوده است. گمان می‌رود که سلطنت مادها در آنجا پایه و مایه گرفته و نیز ایالت کامبادله پارقیان که انریدور خاراکسی از آن نام برده در آنجا بوده است. در زمان ساسانیان و نیز پس از غلبه اسلام، ایالت ماه نامیده شد.


ظاهراً از دوره صفویه به بعد دیگر در اسناد و متون جایگزینی کرمانشاهان و عدم یاد نام معرب آن یعنی قرماسین، امری معمول بوده و در آثاری مانند ریاض‌السیاحه شیروانی، سفرنامه ادیب‌الممالک فراهانی و نظام ایالات دوره صفویه به وضوح نقش بسته است.


از طرفی واژه باختر در بنیاد به معنی سوی شمال است. در سرودهای کهن پارسی، گاه در معنی برآمد جای خورشید نیز به‌کار برده شده است.


این واژه در اوستا اپاختر یا اپاخذره آمده، جزء اول آن از واژه اپاک به معنی پس و پشت سر و در پهلوی اپاچ و فارسی به معنی عبث و برگشت است. زیرا پیروان مزدیسنا هماره روی به جنوب و پشت به شمال دارند.


در هر جای اوستا که از جنوب یاد شده، همان سوی و جهت بخشایش ایزدی است و شمال سوی گزند و آسیب است.