اين حزب در ۱۹۴۹ به‌عنوان پيش آهنگ حرکت آزادى‌بخش ملى در بنگلادش تأسيس شد. در ميان جناح‌هاى مختلف مسلم ليگ ايالت بنگال برخوردهاى تندى پيش آمد که موجب تقسيم مسلم ليگ به دو جناح چپ و راست شد که جناح چپ مسلم ليگ بعدها منشعب شد و احزابى را تأسيس کرد. اين جناح در اواخر ژوئن ۱۹۴۹ ايجاد يک سازمان جديد حزبى يعنى عوامى ليگ‌را، که طلايه‌دار ناسيوناليسم بنگالى شد اعلام کرد.


از نظر ايدولوژيکى عوامى ليگ ابتداء از اسلام صحبت مى‌کرد و درهاى او به‌روى غير مسلمانان بسته بود. اما در نيمه دهه ۱۹۵۰ لغت اسلام حذف شد و حزب شروع به پذيرفتن شهروندان غيرمسلمان کرد. اين تغيير افزايش گرايش غير دينى را منعکس کرد. در ۱۹۵۴ عوامى ليگ که سياست‌هاى منطقه‌اى سمبلش بود، در انتخابات عمومى شکست خورد. قبل از استقلال بنگلادش، عوامى ليگ از ناسيوناليسم بنگالى دفاع مى‌کرد و پس از استقلال ايدوئولوژى خود را بر پايه مجيبيسم قرار داد که اجزاء آن عبارت بودند از: ۱- ناسيوناليسم ۲- دموکراسى ۳- سکولاريسم ۴- سوسياليسم.


عوامى ليگ پس از ممنوعيت فعاليت سياسى در ۱۹۶۴ دوباره فعاليت خود را آغاز کرد و برنامه کار خود را استقلال کامل بنگلادش (پاکستان شرقي) اعلام کرد و مبارزه خود را تا استقلال بنگلادش ادامه داد. در مجلس ايالتى ۱۹۷۰ عوامى ليگ ۲۸۸ کرسى از ۳۰۰ کرسى را به‌دست آورد. اين حزب به دوستى با هند و شوروى شهرت دارد.


پس از استقلال بنگلادش در ۱۹۷۱ بر برنامه سياسى عوامى ليگ تأکيد شد. قانون اساسى بنگلادش در ۱۹۷۲ توسط اين حزب تدوين شد و به تصويب پارلمان رسيد. در انتخابات مارس ۱۹۷۳ حزب عوامى ليگ ۲۹۲ کرسى از ۳۰۰ کرسى را به‌دست آورد. بانک‌ها، صنايع سنگين، تجارت خارجي، حمل و نقل و کشتيرانى ملى شد. يک برنامه جديد از طرف شيخ مجيب‌الرحمن در مارس ۱۹۷۴ اعلام شد که انقلاب دوم در حکومت ناميده مى‌شد. سيستم تک حزبى پس از استقلال توسط مجيب‌الرحمن اعلام شد. فعاليت احزاب سياسى ممنوع و يک حزب ملى واحد جانشين آنان شد که بکسال ناميده مى‌شود. قانون اساسى اصلاح و سيستم رياست‌جمهورى جانشين سيستم پارلمانى گرديد.


کودتاى ۱۹۷۵ عوامى ليگ را از حکومت برکنار کرد. اما به‌صورت عمده‌ترين نيروى سياسى در بنگلادش باقى ماند. پس از رفع ممنوعيت فعاليت احزاب، در ژوئيه ۱۹۷۶ در انتخابات رياست‌جمهورى ۱۹۷۸ کانديداى عوامى ليگ از کانديداى حزب ناسيوناليست بنگلادش شکست خورد. در انتخابات پارلمانى فوريه ۱۹۷۹ نيز عوامى ليگ نتوانست اکثريت آراء را کسب نمايد و به‌عنوان حزب اقليت به فعاليت خود ادامه داد.


اين حزب به سه گروه تقسيم شده است:


۱. گروه شيخ حسنيه دختر مجيب‌الرحمن که در زمان کودتاى ۱۵ اوت ۱۹۷۵ در داکا نبود و بعد از آن تاريخ به‌مدت شش سال در هند اقامت گزيد و در اوايل ۱۹۸۱ به بنگلادش بازگشت وى اکنون رهبرى حزب را برعهده دارد.


۲. گروه ميزان الرحمن چودرى - نامبرده از نزديکان مجيب‌الرحمن بود و در دوره حکومت وى در کابينه شرکت داشت و بعداً از حزب اصلى جدا گرديد و گروه جديدى را تشکيل داد. ميزان الرحمن به طرفدارى از غرب مخصوصاً آمريکا اشتهار دارد.


۳. گروه عبدالرزاق دبيرکل سابق عوامى ليگ که از گروه شيخ حسنيه جدا شد و حزب جديدى به‌نام بکسال تشکيل داد.


پس از کودتاى ارشاد در ۱۹۸۲ فعاليت‌هاى سياسى ممنوع شد. عوامى ليگ در ۱۹۸۳ در رأس يک اتحاد ۱۵ حزبى قرار گرفت که رهبرى مخالفان را برعهده داشت در اين زمان حزب تحت نظر شيخ حسنيه واجد دختر شيخ مجيب‌الرحمن هدايت مى‌شد. و در سپتامبر ۱۹۸۳ اين حزب همراه با ديگر احزاب مخالف، اتحاد نهضت اعاده دموکراسى را براى مبارزه با ارشاد تشکيل دادند.


در مه ۱۹۸۶ عوامى ليگ در انتخابات پارلمانى که تحت نظر حکومت نظامى ارشاد برگزار شد شرکت کرد و به‌عنوان حزب اقليت به پارلمان راه يافت.


در ژوئن ۱۹۸۶ که اجراء قانون اساسى به حالت تعليق درآمد عوامى ليگ مجدداً تقاضاء لغو حکومت نظامي، کناره‌گيرى ارشاد و اعاده کامل سيستم دمکراتيک را کرد. اعضاء عوامى ليگ در مخالفت با حکومت نظامى از شرکت در مراسم افتتاحيه مجلس امتناع کردند و در پايان ژوئيه مجلس تعطيل شد. عوامى ليگ انتخابات رياست‌جمهورى اکتبر ۱۹۸۶ را تحريم کرد. در نوامبر ۱۹۸۶ دوباره پارلمان تشکيل شد و در دسامبر براى جلوگيرى از افزايش اختلافات، يک شوراى وزيران جديد را تشکيل داد که در آن چهار عضو مجلس از عوامى ليگ شرکت داشتند.


تلاش براى سرنگونى ارشاد مجدداً در ۱۹۸۷ اوج گرفت و رهبر حزب عوامى ليگ شيخ حسنيه زندانى شد. در اوايل دسامبر احزاب مخالف در مجلس از جمله عوامى ليگ اعلام کردند که نمايندگان آنها از کرسى‌هاى خود استعفاء داده‌اند. در ۶ دسامبر ارشاد پارلمان را منحل کرد و پس از مدتى شيخ حسنيه از زندان آزاد شد ولى به مبارزه خود براى سرنگونى ارشاد ادامه داد. حزب عوامى ليگ در کنار ديگر مخالفان، هر انتخاباتى قبل از کناره‌گيرى ارشاد را تحريم کرد. مبارزات همچنان ادامه نداشت تا ارشاد در ۴ دسامبر استعفاء کرد و انتخابات پارلمانى در فوريه ۱۹۹۱برگزار شد. در اين انتخابات عوامى ليگ ۹۲ کرسى را به‌دست آورد و پس از حزب ناسيوناليست بنگلادش بيشترين آراء را کسب کرد و در مقام حزب مخالف در مجلس قرار گرفت.


قابل ذکر است با توجه به گرايش اين حزب به هند و اعتقاد آن به سکولاريسم و حمايت آن از اقليت‌هاى مذهبى مقيم اين کشور از جمله هندوها در برابر اکثريت مسلمان، بخش مهمى از کرسى‌هائى که اين حزب تصاحب نموده از حوزه‌هاى انتخابيه‌اى هستند که هندونشين مى‌باشند. در حال حاضر اين حزب نقش رهبرى جناح مخالف در پارلمان را برعهده داشته و تلاش مى‌کند با نهايت ناسازگارى و استفاده از شيوه‌هاى مختلف در مبارزات سياسى برهم زننده آرامش و ثبات حزب حاکم (ناسيوناليست بنگلادش) باشد.


در کنار تاکتيک مذکور در مبارزه سياسى اين حزب در برابر مهم‌ترين رقيب خود، حزب عوامى ليگ با عبرت گرفتن از شکست نسبى در انتخابات پارلمانى اخير در اجلاس مشورتى دست به تغييراتى در رويهاش در جهت رفع نقاط ضعف خود زد. به‌طور کلى اين اصلاحات را مى‌توان به لحاظ کيفى به دو نوع ايدئولوژيک و تاکتيکى تقسيم کرد.


در اصلاحات ايدئولوژيک مذکور، حزب عوامى ليگ در يک اقدام زيرکانه که از ديد ناظران، چندان به مفهوم اصلاحات ساختارى ايدوئولوژيک در اين حزب ارزيابى نشود اقدام به ارائه تعاريفى جديد از دو اصل سکولاريسم و سوسياليسم کرد. (قابل ذکر است که دو اصل مذکور به‌عنوان دو نقطه ضعف ايدئولوژيک اين حزب در جامعه‌ٔ مسلمان بنگلادش مطرح بوده و در انتخابات پارلمانى گذشته به‌طور موفقيت‌آميزى مورد بهره‌بردارى رقباء سياسى آن قرار گرفت).


در اصلاحات تاکتيکي، اين حزب ضمن ضعيف تلقى نمودن عملکرد دبيرکل خود و تغيير دبيرکل حزب جهت تصحيح ساختار ارگانيک و رويه‌هاى قبلى خود تدابير زير را اتخاذ کرد:


- توسعه رسمى فعاليت‌هاى خود از طريق تشکيل شعب روستائى براى حزب به‌منظور جذب بيشتر روستائيان به‌خود و يافتن پايگاهى براى حزب در جامعه روستائى کشور.


- سنجيدن مواضع و فعاليت‌هاى خود از طريق ايجاد شوراهاى مشورتى و بهره‌مندى از مشاوره‌هاى کارشناسى آنها.


- تعقيب امور جارى کشور جهت بهره‌بردارى‌هاى احتمالى حزبى از طريق تشکيل يک شبه کابينه در حزب.


- رفع محدوديت‌هاى قبلى در پذيرش عضويت، جهت تقويت حزب از طريق افزايش کمى اعضاء.


در ۱۹۹۲ برخى از رهبران حزب عوامى ليگ از جمله دکتر کمال حسين و مصطفى محسن مندو به‌دليل مخالفت و انتقاد از رهبرى غير دموکراتيک در حزب و نيز اتحاذ برخى سياست‌هاى تضعيف کنندهٔ نهال دموکراتيک در کشور از سوى آن، از طرف رهبرى حزب طرد شده‌اند. در واکنش به اين امر رهبران درصدد تشکيل حزب ديگرى هستند.