براساس برنامه‌ريزى‌هائى که شده بود، دورهٔ بلافاصله پس از استقلال، دوره اجراءِ برنامه‌اى اضطرارى بود. منظور از اجراءِ اين برنامه ايجاد چند صنعت از جمله صنايع کسب در اين کشور و تخمين ادامه کار بنگاه‌هاى موجود و رفع نيازهاى مصرف جارى کشور و جايگزين کردن واردات مخصوصاً در زمينه فراورده‌هاى غذائى و پوشاک و البسه و کفش که بزرگ‌ترين اقلام وارداتى کشور را تشکيل مى‌دادند.


پس از ۱۹۶۶ و به‌خصوص در طول برنامه سه ساله ۶۹-۱۹۶۷ گروه بومدين صراحتاً خواستار ايجاد يک زيربناى مستقل صنعتى شد، در اين راستا، توليد نفت و گاز منبع اصلى درآمد دولت جهت ادامه فعاليت‌هايش بود. اين کار فشار انباشت سرمايه را از روى دوش مردم برمى‌داشت. اصولاً مبناى تمامى روند توسعه را بخش هيدورکربن تشکيل مى‌داد، که بايستى سرمايه و موادخام را براى برنامه‌هاى توسعه اقتصادى فراهم آورد. اولين برنامه سه ساله ۶۹-۱۹۶۷ چيزى شبيه يه يک پرواز آزمايشى در فضاى سرمايه‌داراى دولتى بوده است و تجارت آموزنده‌اى براى مقامات الجزايرى به‌همراه داشته است. اين برنامه براى کشور تازه‌اى همچون الجزاير با موفقيت نسبى توأم بود، ۸۲ درصد از ۱۱ ميليارد دينار اعتبارات پيش‌بينى شده صرف سرمايه‌گذارى گرديدو به‌زودى نتيجه خود را به‌صورت افزايش بهره‌ورى ظاهر ساخت، مصرف انرژى سرانه در فاصله ۶۹-۱۹۶۰ به ميزان ۷۵ درصد افزايش يافت، در فاصله سال‌هاى ۶۹-۱۹۶۶ توليد معادن ملى شده که مواد اساسى همچون فسفر لازم براى توليد کود شيميائى و سنگ آهن مورد نياز کارخانجات فولاد عنبه را تأمين مى‌کردند، به دو برابر افزايش يافت. در ۱۹۶۹ مجتمع مدرنيزه شده آهن و فولاد عنبه فعاليت خود را آغاز نمود.


برنامه سه ساله به مرحله عالى‌تر صنعتى کردن دست مى‌يابد. ايجاد واحدهاى جدا از هم ديگر کفايت نمى‌کند.