تربيت بدنى و ورزش در يونان باستان دوران طلايى را پشت سر گذاشته است. يونانيان براى کمالات جسمى تلاش مى‌کردند، و اين هدف در تمام مراحل زندگى تأثير مى‌گذاشت. نظام‌هاى تربيتي، سياسي، نويسندگي، نقاشي، مجسمه‌سازى در آن دوران از اين روند تأثير مى‌پذيرفت. ارزش کمال جسمانى عامل اتحاد و همبستگى در زندگى يونانيان بود، و در فستيوال‌هاى ملى بهاى فراوانى به آن مى‌‌دادند. اين مسأله به ساخت و تحکيم نيروى نظامى کمک مى‌کرد. هيچ کشورى به اندازهٔ يونان باستان در تاريخ به تربيت بدنى و ورزش چنين اعتبار و ارزش والايى نداده است.


شواهدى در مورد عموميت تربيت بدنى و ورزش در فرهنگ کرتاس (Cretan culture) به اوايل سال ۲۵۰۰ پيش از ميلاد بر مى‌گردد. کاوش‌هاى باستان‌باشناسى در ميسنا (Mycenae) و ساير مراکز تمدن درياى اژه داراى بناها، سفالينه‌ها و ساير اثرهاى هنرى زيرخاکى بيانگر جايگاه باارزش تربيت بدنى و ورزش در فرهنگ باستان است. ادبيات اسطوره‌اى چون هومر و اوديسه از منابع مهم اطلاعاتى در اين زمينه هستند. از طرف مورخين تمدن‌هاى باستانى به اتفاق به شکار شير، خرس، کشتى با گاو نر، بوکس، کشتي، رقص و شنا اشاره شده است.


تربيت بدنى بخش مهم و حياتى از جريان تربيتى هر پسر يونانى بود. موزيک و ژيمناستيک از مهمترين مواد مورد توجه در تعليم و تربيت بودند؛ موزيک براى پرورش روح و ژيمناستيک براى جسم. ورزش براى جسم و موسيقى براى روح از اعتقادات عمومى محسوب مى‌شد. ژيمناستيک به‌عنوان عاملى براى تشويق و تعليم تندرستى و سلامتى مدنظر بود. به‌علاوه در ژيمناستيک بر بازى عادلانه، توسعهٔ ارزش‌هاى زيبايى‌شناسى فردي، آماتورى و ارزش‌هاى سودمندانه و ذاتى فعاليت‌ها تأکيد مى‌شد و از حرفه‌اى‌گرى حمايت نمى‌شد. افراد مى‌دويدند، کشتى مى‌گرفتند، مى‌رقصيدند و نيزه پرتاب مى‌کردند، نه براى پاداش، بلکه براى مزاياى جسماني، زيبايى اندام و بدن مورد توجه بود، پسران و مردان در نمايش زيبايى اندام شرکت مى‌کردند و اين اعمال عاملى در توسعهٔ زيبايى‌هاى جسمى بودند.


يونان به‌علت موقعيت جغرافيايى و دلايل متعدد سياسى از چند شهر حکومتى (City - states) تشکيل مى‌شد ک هر کدام حکومت و هويت جداگانه‌اى داشتند. اين مسأله باعث جنگ و اختلاف از طرف شهرهاى مختلف حکومتى مى‌شد. اين شرايط نه تنها بر جنبه‌هاى سياسى بلکه بر اهداف تربيت بدنى و ورزش هر ايالت نيز تأثير مى‌گذاشت. اسپارت و آتن دو نمونهٔ بارز از چنين حکومت‌هاى شهرى يا خودمختار بودند.


در اسپارت که يک شهر خودمختار در بخش پلوپونسوس (Pelponnesus) يونان بود، هدف اصلى تربيت بدنى و ورزش ساختن نيروى نظامى قوى بود. افراد در خدمت حکومت بودند. هر فردى تابع حکومت و موظف به دفاع از ايالت در مقابل تمام دشمنان بود. زنان نيز مانند مردان بايد از آمادگى جسمانى مطلوبى برخوردار مى‌شدند. اعتقاد بر اين بود که مادران سالم فرزندان قوى به دنيا خواهند آورد.


زنان اسپارتى برنامهٔ آمادگى جسمانى خود را از سن ۷ سالگى آغاز مى‌کردند و تا زمان ازدواج در محل‌هاى عمومى به حرکات ژيمناستيک مى‌پرداختند. کودکان و نوزادان تازه متولد شده در صورت ضعف و معلوليت در محلى مخصوص (Mount - taygetus) رها مى‌شدند تا تلف شوند. توماس وودى (Thomas woody) مورخ علوم تربيتي، اشاره مى‌کند که مادران نوزادان تازه متولد شده را براى آزمايش جسمانى و براى آماده ساختن آنها براى موقعيت‌هاى دشوار آينده، در شراب شستشو مى‌دادند. پسرها تا سن ۶ سالگى مجاز به سکونت در خانه بودند. پس از اين دوران آنها بايد براى سکونت به سربازخانه‌هاى عمومى و به اگوگ (Agoge) مى‌رفتند. اگوگ يک نظام شبانه‌روزى شامل تمرينات اجبارى بود که در آن بايد برنامه‌هاى تمرينى سخت و مشقت‌بار دنبال مى‌شد. اگر آنها در آزمايش‌هاى سخت موفق نمى‌شدند، از تمام افتخارات آينده محروم مى‌ماندند. بخش عمده‌ٔ اين آموزش‌ها عبارت بودند از: کشتي، پرش، دو، پرتاب نيزه و ديسک، رژهٔ نظامي، اسب‌سوارى و شکار. برنامه‌هاى آمادگى جسمانى اسپارتى سپاهى قوى را به‌وجود آورد که همتايى براى آن نبود.