خجالتی بودن، حالتی است که بسیاری از بچهها از آن استفاده میکنند تا کاری را که دوست ندارند، انجام ندهند. بهعنوان مثال وقتی کودکمان را مجبور کنیم که بیاید و جلوی دوستانمان …
خجالتی بودن، حالتی است که بسیاری از بچهها از آن استفاده میکنند تا کاری را که دوست ندارند، انجام ندهند. بهعنوان مثال وقتی کودکمان را مجبور کنیم که بیاید و جلوی دوستانمان پیانو بنوازد و او یا آمادگی ندارد و یا علاقهای به این کار احساس نمیکند، با نشان دادن صفتهای یک بچه خجالتی از این کار شانه خالی میکند. برای حذف و یا تعدیل این صفت در بچهها، میتوانید از تکنیکهای زیر استفاده کنید:
۱) هرگز فرزند خود را یک ”بچهٔ خجالتی“ خطاب نکنید.
۲) از این که کودکتان با توسل به این که خجالت میکشد، کارهائی را که برایش ضروری است مثل مدرسه رفتن انجام ندهد، جلوگیری کنید و به او بگوئید که احساس ناراحتیش از رفتن به مدرسه را درک میکنید اما چون این مسئلهای ضروری در زندگی اوست، بنابراین باید بپذیرد که به مدرسه برود؛ البته میتوان حتی مدرسهٔ او را در این مواقع عوض کرد.
۳) هرگز با کودک خود در برابر دیگران ـ دوستان، همبازیها، و... جر و بحث، امر و نهی و مشاجره نکنید.
۴) وقتی که او به ادامهٔ یک مکالمه در حضور دیگران علاقهای ندارد، او را مجبور به حرف زدن نکنید.
۵) از رفتار و حرکتهای کودکتان بیش از حد مراقبت نکنید. توجه شما به او عادی باشد و او را همان طوری که هست، بپذیرید و همواره به او یادآوری کنید که دوستش دارید. حرکتها و توجه نامربوط و بیش از حد شما، او را به شدت ناراحت و خجالتی خواهد کرد.
۶) به او بیاموزید که کودکان درونگرا ـ مثل او ـ و برونگرا هر دو خوبیهائی دارند، و هیچ یک، آن قدرها بد نیستند و به طور کامل در اختیار اوست که چه نوع رفتاری را بپذیرد. وقتی او قدرت انتخاب داشته باشد، بهخود خواهد قبولاند که برخی رفتارهای ناشایست را انجام ندهد و در عوض مثل بچههای برون گرا عمل کند.
۷) با آنها درباره خودشان صحبت کنید. از او بپرسید که آیا او از رفتارش ـ خجالتی بودن ـ راضی است یا نه؟ و از او بخواهید که اگر مشکلی در اینباره دارد با شما درمیان بگذارد. بهعبارتی، او باید با احساس راحتی در مورد آنچه که درباره خودش میاندیشد، با شما گفت و گو کند.
۸) وقتی کودک شما، احساس میکند که تمایل و یا آمادگی لازم را ندارد، هرگز او را وادار نکنید که در برابر دیگران کارهای مهمی مثل روی صحنه رفتن، آواز خواندن و یا نواختن یک ساز را انجام دهد.
۹) با او در فضائی آرام و صمیمی وارد گفت و گو شوید و سئوال کنید که چرا وقتی دیگران با او وارد صحبت میشوند، او به شما پناه میآورد یا خود را پنهان میکند. بپرسید که آیا از نظر او این نوعی بازی است؟ آیا او ترجیح میدهد تنها باشد؟ آیا با این عمل توجه و محبت بیشتری به او نشان داده میشود؟ و ...
۱۰) به او یاد بدهید که وقتی بزرگترها از او سئوال میکنند و او تمایل به حرف زدن ندارد، خیلی باادب، بگوید که در حال حاضر علاقهای به جواب گوئی ندارد.
۱۱) به او نقشهای بیشتری در جمع بدهید؛ از همین جلسههای خانوادگی و از منزل خودتان شروع کنید. بهعنوان مثال از او بخواهید که جلسهٔ خانوادگی را او اداره کند و بهنظرهائی که میدهد و حرفهائی که میزند، با دقت توجه کنید.
دکتر شیرین نوروی
روانشناس بالینی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است