اضطراب و نگرانی از آینده، تأسف و افسوس بر گذشته از جمله موانعی هستند که اگر در روح کسی نفوذ نمایند، عزم و تصمیمش را در هم میشکنند و او را خودباخته و مرعوب میسازند، نگرانی از آینده و افسوس بر گذشته سد راه سعادت آدمی هستند.
اضطراب و نگرانی از آینده، تأسف و افسوس بر گذشته از جمله موانعی هستند که اگر در روح کسی نفوذ نمایند، عزم و تصمیمش را در هم میشکنند و او را خودباخته و مرعوب میسازند، نگرانی از آینده و افسوس بر گذشته سد راه سعادت آدمی هستند. افسوس بر گذشته و اضطراب از آینده مانند موریانه، ریشههای امید و اراده را در ضمیر مردم میخورند و آنان را بطوری مردد و احیاناً مأیوس مینمایند که از سعی و کوشش دلسرد شده و گاهی از انجام وظایفی که بر عهده دارند سر باز میزنند. این دو مانع روانی نمیگذارند مردم از فرصت موجود و از نیرویی که اکنون در اختیار دارند، بهدرستی استفاده کنند و موجبات پیروزی و موفقیت خود را فراهم آورند. متاسفانه برخی مردم از زن و مرد، پیر و جوان در تمام شئون فردی و اجتماعی به این بیماری روحی گرفتارند و از شکنجههای جانکاه افسوس و نگرانی، همواره رنج میبرند.
به همین جهت بسیاری از فرصتهای عزیز را بیثمر و رایگان از کف میدهند و پس از آن در آتش حسرت و ندامتی که خود افروختهاند میسوزند. در روایات اسلامی سفارش شده است که هیچ وقت بر گذشته افسوس و حسرت نخورید و در مورد آینده، هم نگران و مضطرب نباشید. حضرت علی(ع) میفرماید: افسوسهای گذشته را، در دل خود بیدار مکن! که تو را از آمادگی آینده باز میدارد.
در جای دیگر درباره اضطراب و نگرانی از آینده به خاطر رزق و روزی میفرمایند: غم فردای نیامده را بر امروز موجودت تحمیل مکن یعنی بار امروز را به خاطر فردا سنگین منما و غصه آنچه هنوز نیامده مخور و در مورد آن نگران و مضطرب نباش. تأثیر منفی بر زندگی: کاهش قدرت برای برخورد با مسائل آن طور که هستند، عدم راه حل برای مسائل، عدم قدرت برای سازگاری با تغییرات و کمتر لذت بردن از زندگی از دیگر آثار منفی اضطراب به شمار میرود. چرا که شخص مضطرب در برخورد با مسائل نمیتواند سریع تصمیم بگیرد و راه حلی برای مشکلات پیدا کند؛ از این رو غالباً از مشکلات زندگی وحشت دارد و در نتیجه بهره کافی و لذتی وافر از زندگی ببرد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است