حمایت‌های بی‌نظیر

این روزها اجماع بی‌نظیری در ارتباط با حفظ منافع ملی در کشور، ایجاد شده است.

این روزها اجماع بی‌نظیری در ارتباط با حفظ منافع ملی در کشور، ایجاد شده است. به ویژه پیرامون سیاست‌های دکتر روحانی در عرصه روابط بین‌الملل، حمایت‌های بی‌نظیری را در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم خورده است. کم سراغ داریم که اینگونه اجماع در عرصه سیاست خارجی در بین مسوولان نظام و همین‌طور بین مردم و مسوولان، شکل گرفته باشد. حقیقت‌اش این است که امروزه، هم رهبری نظام و هم دولت و هم مجلس و هم مردم بحث واحدی را دارند و یک صدای واحدی را در پیشبرد منافع ملی و همچنین در حمایت از آقای دکتر روحانی در پیش گرفته‌اند جز اقلیت محدود از تندروهایی که به‌نوعی در هنگام بازگشت دکتر روحانی از سفر نیویورک از خود واکنش‌هایی نشان دادند و به‌گونه‌یی به ابراز مخالفت خود پرداختند. اما به‌خوبی شاهد هستیم که اکثریت مردم ایران از یک طرف و رهبری نظام نیز از طرف دیگر از مواضع دولت حمایت می‌کنند. این نشان می‌دهد که مسوولان کشور ما عزم خود را برای رسیدن به نتایج مثبت در مذاکرات پیش رو با طرف مقابل‌شان، به‌خوبی جزم کرده‌اند. جرقه این مذاکرات نیز در همین اجلاسی که دکتر روحانی در نیویورک شرکت کرد، زده شد. این فقط یک شروع است و ادامه کار وابسته به ادامه این حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها در روند مذاکرات است که نقشی تاثیرگذار و البته مثبت ایفا می‌کند. یکی از بحث‌هایی که همواره توسط امریکایی‌ها در ارتباط با مذاکره با ایران مطرح می‌شود این است که ایرانی‌ها در حوزه سیاست خارجی دچار چندصدایی هستند و عنوان می‌کردند که مشخص نیست چه کسی در کشور تصمیم‌گیر نهایی است.

اما با توجه به دفاعیاتی که از دیپلماسی دولتمردان ما توسط رهبری معظم انقلاب و همچنین علمای قم انجام یافت، دیگر جای هیچ بحث و تردیدی در انجام مذاکرات جدی بین دو کشور وجود ندارد. ایران در واقع می‌خواهد به‌طور جدی و مثمرثمر مبادرت به مذاکره کند که البته با صحبت‌های دیروز مقام معظم رهبری این اطمینان بیشتر شد. اما رهبری در فرمایشات‌شان بیان داشتند که بدبینی‌هایی نیز وجود دارد. اما این بدبینی‌ها از کجا ناشی می‌شود؟ یکی از عوامل این بدبینی‌ها مواضع چند‌جانبه‌یی است که امریکایی‌ها از خود نشان داده‌اند. تغییر لحنی که توسط امریکایی‌ها بعد از سفر نتانیاهو به امریکا صورت گرفت عامل مهم ایجاد این بدبینی‌ها بوده است. امریکایی‌ها باید مراقب این تغییر لحن خود باشند. به هر حال ایران به‌طور جدی وارد مذاکره با آنها شده است اکنون وقت آن است که آنها نیز این موضوع را جدی بگیرند و تحت تاثیر صحبت‌های دیگران قرار نگیرند. تغییر لحن امریکا بعد از سفر نتانیاهو اصلا توجیه‌پذیر نیست. چون این تغییر لحن به‌نحوی با ابرقدرت بودن امریکا منافات دارد. اسراییلی‌ها و نتانیاهو به نوعی به غرور ملی امریکایی‌ها توهین کردند. اسراییلی‌ها که اعلام می‌کنند چهره واقعی ایران را به امریکا نشان خواهند داد، بدانند که امریکا چهره ایران را خوب می‌شناسد و البته ایران نیز چهره پنهانی ندارد که بخواهند به امریکا نشان دهند. امریکا نباید سرنوشت روابط با ایران را به بحث اسراییل ربط دهد و عدم شناسایی اسراییل به عنوان یک کشور از سوی ایران، بر روابط امریکا با کشور ما سایه افکند. در واقع می‌توان این‌گونه بیان کرد که تغییر لحن از سوی امریکایی‌ها بعد از دیدار با رییس رژیم صهیونیستی، یک تاکتیکی برای رفع نگرانی‌های اسراییلی‌هاست که نباید آن را جدی گرفت.

بنابراین با توجه به فضای مناسبی که در کشور شکل گرفته است، گفت‌وگوهای بین ایران و امریکا به نتیجه مثبتی ختم خواهد شد.

داریوش قنبری