از نظر خداوند و قرآن، همواره عواطف انسانی مقدم بر عقل انسانی در روابط اجتماعی است و عقل انسانی تنها زمانی به کار میآید که شخص فاقد عواطف قوی انسانی است و منش اخلاقی در وی تقویت نشده و فضیلتهای اخلاقی در جانش نفوذ و رخته نکرده است.
از نظر خداوند و قرآن، همواره عواطف انسانی مقدم بر عقل انسانی در روابط اجتماعی است و عقل انسانی تنها زمانی به کار میآید که شخص فاقد عواطف قوی انسانی است و منش اخلاقی در وی تقویت نشده و فضیلتهای اخلاقی در جانش نفوذ و رخته نکرده است. دراین صورت است که برای ایجاد تعادل و حفظ نظام احسن اجتماعی لازم است تا اصول عقلانی و حقوقی برای حل مشکلات و بحرانهای اجتماعی به کار گرفته شود. براین اساس در اسلام در حوزه روابط اجتماعی و بلکه در روابط با محیط زیست، احسان همواره برتر از عدالت است، هرچند که نظام هستی بر پایه آن بنیاد گذاشته شده است، چرا که روابط انسانی، تنها با احسان و دیگر فضایل اخلاقی است که به رشد و بالندگی تمام و کمال خود میرسد.
همین گرایش به فضایل اخلاقی و تقدم آن بر عدالت در تفکر و اندیشه اسلامی است که انسانها را امیدوار کرده تا خداوند با آنان به فضل و رحمت خویش معامله کند، نه بر پایه عدالت خویش؛ چرا که اجرای عدالت در حق بشر به معنای خروج همگان جز شماری اندک از دایره ورود به بهشت میباشد. (الهی عاملنا بفضلک و لاتعاملنا بعدلک) راههای ایجاد و تقویت فضیلت احسان و عفو برای این که فضیلت اخلاقی احسان و عفو و گذشت را در خود ایجاد وتقویت کنیم لازم است شرایطی را برای بروز و ظهور آن فراهم آوریم که در آیات قرآنی بدان توجه داده شده است. البته انسان به طور فطری به فضیلتهای اخلاقی از جمله احسان و عفو گرایش دارد، ولی هر چه معرفت آدمی به این امور بیشتر شود، به همان اندازه محبت و گرایش به آن تقویت میشود. از این رو مبنای پاداشهای اخروی براساس معرفت است؛ بدین معنی که هرچه معرفت در آدمی نسبت به امری بیشتر شود، به همان اندازه عشق و محبت بدان افزایش مییابد و هرچه محبت به امری فزونی یابد، اراده انجام عملی که آدمی را به آن برساند قویتر و عزم جدیتر میشود و در نهایت رشد فکری و عملی افزایش مییابد و به همان اندازه پاداشهای الهی نیز بهتر و بیشتر میشود.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است