همه راه‌ها به تو ختم می‌شود

همه روزهای تقویم را مرور کردم تا به زیباترین روز عالم «سیزدهم رجب» رسیدم. براستی که چقدر رازناک است تولد باشکوهت در قبله عاشقی! روزی که بر دست های آسمانی «فاطمه بنت اسد» از خانه کعبه بیرون آمدی.

امروز روز آغاز عشق است و عدالت؛ روز تولد شجاعت است و مردانگی؛ روز شکوفه دادن گل‌های «پرهیزکاری». روز به بار نشستن نخل‌های آزادگی، روز رویش شقایق‌های «شیعه» و امروز روز علی (ع) است.

ای اولین امام معصوم!

همه روزهای تقویم را مرور کردم تا به زیباترین روز عالم «سیزدهم رجب» رسیدم. براستی که چقدر رازناک است تولد باشکوهت در قبله عاشقی! روزی که بر دست های آسمانی «فاطمه بنت اسد» از خانه کعبه بیرون آمدی.

شمشادها برایت خیابان باز کردند. چشمه ها سرود شادمانی سر دادند. ریگ های صحرا و موج های دریا به وجد آمدند. ستاره های آسمان مکه نورافشانی کردند. نخل های مکه شانه به شانه هم رقصیدند و کوه ها برای دیدنت سرک کشیدند. آمدی تا رسم «علی واری» در جهان پا بگیرد و هیچ مظلومی، گرسنه سر به بالین نگذارد.

تا شیوه جوانمردی را به پهلوانان نشان دهی.

تا دست نوازشی بر سر گنجشک های یتیم کشیده شود. تا سیب مهربانی به عدالت بین مردم تقسیم شود. تا خطبه های نور در خیابان های جمعه جاری شود. تا پرنده ها به پرواز فکر کنند و اقاقی ها به تبسم بنشینند.

ای امیر باعظمت!

تو آن قدر با ابهت گام برمی داشتی که عطر عبور تو کافی بود تا شب اندیشان کافرکیش دست از شرارت بردارند. با این حال ۲۵ پاییز را در سکوت گذراندن، تنها از عهده امیری چون تو برمی آید. سال های مبهمی که هنوز در ذهن خاموش ماه و چاه مخفی مانده است.

همه راه های دلدادگی به تو ختم می شود و تو به راه های آسمان آشناتری تا به راه های زمین.راستی که کوفه چه لحظه باشکوهی داشت، وقتی شبانه، کیسه ای از نان و خرما و مهربانی به دوش می گرفتی و به دیدار بی پناهان می شتافتی. چه شب های بسیاری که بغض کودکان یتیم در آغوش پرمهر تو شکوفه می داد.

عبدالرحیم سعیدی راد