ترس؛ درمان درد خودروی ملی

مارکس؛ فیلسوف شهیری که مورد تفسیرهای متنوعی قرار گرفته، از وضعیت بحرانی‌ای که سرمایه‌داری در جامعه صنعتی با آن مواجه است، توصیف جالبی ارائه می‌دهد.

مارکس؛ فیلسوف شهیری که مورد تفسیرهای متنوعی قرار گرفته، از وضعیت بحرانی‌ای که سرمایه‌داری در جامعه صنعتی با آن مواجه است، توصیف جالبی ارائه می‌دهد. از دیدگاه او، صاحبان صنایع بزرگ همواره در شرایط بحرانی به سر می‌برند و هر چه پیش‌تر می‌روند، این بحران شدیدتر می‌شود. بزرگ‌ترین دشمن آنها، هم قطارانشان هستند.




صاحبان صنایع با یکدیگر در رقابتی تنگاتنگ و هرروز و هر لحظه در جستجوی یافتن مسیری هستند که رقبای خود را به زمین زده تا مشتریان خود را در بازار حفظ و بلکه بر تعداد آنها بیفزایند.این هدف محقق نخواهد شد مگر به وسیله افزودن کیفیت محصول و پایین آوردن قیمت فروش.

بنابراین، صاحبان سرمایه و صنعت در جامعه صنعتی، همواره وضعی بحرانی و اضطراب‌گونه دارند. همواره احتمال حذف و مرگ برای آنها وجود دارد. لحظه‌ای از اندیشه عقب‌ماندن از رقبای‌شان و به تبع آن از دست رفتن سرمایه و صنعت خود؛ کابوسی که در صورت تحقق، جایگاه طبقاتی آنها را دگرگون خواهد کرد، رهایی ندارند. بنابراین، صاحب صنعت، موجودی است همواره مضطرب.

صاحبان صنایع بزرگ، برای حفظ موجودیت خود، همواره باید در اندیشه تغییر و تحول باشند. آنها می‌باید نیازهای بازاری به وسعت کل کره خاکی را شناسایی کنند و برای این نیازها محصولات درخور تولید کنند. آنها آرام و قرار ندارند و اگر خود را محدود به بازارهای محلی کنند، باید آماده مرگ باشند.

بنابراین محدود کردن صنعت به مرزهای خاص، نه حمایت از صنعت، که مرگ آن است. بستن تعرفه‌های کلان گمرکی به محصولات صنعتی بیگانه، به بهانه حمایت از تولید داخلی، چیزی جز گرفتن اضطراب از صنعت داخلی نیست؛ اضطرابی که وجودش، قلب تپنده صنعت است.

بزرگ‌ترین معضلی که صنعت خودروسازی داخلی تا امروز به آن مبتلا بوده و هست، آرامش خاطری است، که حاصل سیاست‌های موجود حمایتی است که به نفی اضطراب از این صنعت انجامیده است.

این آرامش خاطر از سرتاپای صنعت داخلی ما مشهود است، از برخوردی که مسئولان فروش در نمایندگی‌های ایران خودرو و سایپا با مشتریان دارند، تا پاسخ مدیران این صنایع به انتقادهای مردم و رسانه‌ها و حتی دولتمردان. چاره نجات این صنعت تزریق کمی ترس و لرز و اضطراب است.

حسین شقاقی‌