دنیای پاک کودکان، آنقدر دوستداشتنی است و آدم را به خودش جذب میکند که راهی به جز قربانصدقه رفتن آنها نمیگذارد...
دنیای پاک کودکان، آنقدر دوستداشتنی است و آدم را به خودش جذب میکند که راهی به جز قربانصدقه رفتن آنها نمیگذارد.
آنها جملات صادقانهای به زبان میآورند و آنقدر بیآلایش از عشقهایشان در مهدکودک صحبت میکنند که میتوان ساعتهای خوبی با آنها گذراند. این شما و این هم جملاتی که بچهها برای ابراز علاقه استفاده میکنند.
من عاشق همبرگرم، من تو رو دوست دارم.
ادی، ۶ ساله
تو عزیزدل من هستی، با وجود این که خواهرم رو هم میشناسی!
لری، ۸ ساله
من بیشتر وقتها عاشق تو هم هستم، ولی اگه بهت گفتم، بازهم باید بذاری با دوستام بازی کنم.
باب، ۷ ساله
چطوری میتونم عاشقت باشم، وقتی همش داری دماغت رو بالا میکشی؟
آرنولد، ۸ ساله
عزیزم، خیلی دوستت دارم اما هیچوقت، هیچوقت حق نداری به پلیاستیشن من دست بزنی.
شارون، ۹ ساله
من همون اندازهای که مامانم رو دوست دارم، تو رو هم دوست دارم. میبینی چقدر سیاستمدارم؟
الکس، ۹ ساله
سلام، من معمولا از دخترها خوشم نمیاد، اما از تو خوشم میاد. برای همین سعی میکنم فراموش کنم که یک دختر هستی.
ویل، ۷ ساله
میخوای با نینتندوی من بازی کنی؟ به شرط اینکه پلیاستیشن خودت رو هم بیاری.
جوردن، ۸ ساله
من از عطر بابام به خودم زدم، اون خیلی گرونه و تو باید باور کنی که من خیلی دوستت دارم.
مارتین، ۷ساله
فقط بهش اساماس بزن؛ خیلی دوستت دارم. اون بقیه کارها رو انجام میده.
جان، ۷ ساله
هروقت که گریه کرد، برو بهش بگو تا وقتی من عاشقتم، نباید چشمات گریه کنن. هر وقت بابام این جمله رو به مامانم میگه، اون دیگه گریه نمیکنه.
ریکی، ۷ ساله
باید ۱۰ سال صبر کنی تا من عشقم رو به تو ثابت کنم. الان مامانم نمیذاره.
آرنولد، ۸ ساله
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است