وقتی مهناز افشار ۲۱ بار می‌میرد

گفته بود «جهان اول و اصلی من سینماست» و هنگامی که اواخر سال گذشته به عنوان یک ستاره سینما برای نخستین بار پا به صحنه تئاتر گذاشت، انتقادهای زیادی از او شد.

گفته بود «جهان اول و اصلی من سینماست» و هنگامی که اواخر سال گذشته به عنوان یک ستاره سینما برای نخستین بار پا به صحنه تئاتر گذاشت، انتقادهای زیادی از او شد.
گفته بود «حضور من در تئاتر بدون هیچ ادعایی است و صحنه نمایش را حریمی مقدس و بازی در آن را سخت می‌دانم» این اظهارنظر کمی فضا را تلطیف کرد و از حجم انتقادها کاست.
گفته بود «می‌خواستم خودم را محک بزنم و تجربه‌ای بیندوزم و اصلا معلوم نیست بخواهم کار در تئاتر را بار دیگر تجربه کنم»، اما انگار خاک صحنه، بدجور دامنگیر است و او حالا برای دومین بار در طول یک سال گذشته پایش به صحنه تئاتر کشیده شده است.
بسیاری از مردم با نام و چهره مهناز افشار آشنا هستند،‌ بازیگری که از «کما» و «آتش‌بس» به حضور در فیلم‌هایی مانند «برف روی کاج‌ها»، «سعادت‌آباد» و... رسید و اگر بخواهیم مسیر حرفه‌ای او در بازیگری را دنبال کنیم، آشکارا منحنی صعودی او را می‌توان ملاحظه کرد.
افشار با نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» اواخر سال ۹۰ نخستین تجربه حضورش در تئاتر را پشت سرگذاشت که البته به دلیل نوع نمایش و حضور کوتاهش در چند صحنه، سپس جایگزین شدن هانیه توسلی در نقش او چندان ارزیابی دقیقی از میزان توانمندی‌های واقعی او در تئاتر نمی‌شد ارائه کرد.
اما او به فاصله کمتر از یک سال دوباره با یک نمایش سنگین به نام «۲۱ بار مردن در ۳۰ روز» با کارگردانی صابر ابر روی صحنه ظاهر شده است.
اگر این قول کارشناسان را بپذیریم که می‌گویند توانایی واقعی یک‌بازیگر را باید روی صحنه نمایش سنجید و نه مقابل دوربین سینما، می‌توان گفت مهناز افشار در ادامه روند رو به رشد خود در سینما، در حوزه بازی هم به سطحی استاندارد و قابل تامل دست پیدا کرده است.
همه کسانی که این شب‌ها پای نمایش «۲۱ بار مردن...» می‌نشینند شاید در ابتدای نمایش کمی تردید درباره توانایی اجرای مهناز افشار را با خود به سالن آورده بودند، اما او آنقدر توانمند بازی می‌کند که پس از پایان نمایش نمی‌توان به احترام این بازی از روی صندلی بلند نشد.
گفته بود «تنها دلیل آمدنم به تئاتر این بود که می‌خواستم چیزهای بیشتری در بازیگری یاد بگیرم.»

سینا علیمحمدی