کاروان اشک و حسرت

ساعت از ۱۰شب گذشته است که وارد ساوه می‌شوم، شهری که می‌گویند اهالی آن از سپیده صبح به استقبال ضریح جدید مرقد حضرت سیدالشهدا (ع) آمده‌اند، من به این شهر زیاد آمده‌ام و شب‌های …

ساعت از ۱۰شب گذشته است که وارد ساوه می‌شوم، شهری که می‌گویند اهالی آن از سپیده صبح به استقبال ضریح جدید مرقد حضرت سیدالشهدا (ع) آمده‌اند، من به این شهر زیاد آمده‌ام و شب‌های زیادی را هم در آن اقامت داشته‌ام، اما این بار شهر را متفاوت از هر زمان دیگر می‌بینم، کاروان همراه ضریح به سوی امامزاده اسحاق سرازیر شده است.
این وقت از شب و حضور ده‌ها هزار نفری مردم مرا در بهت فرو می‌برد، همه آمده‌اند به اهل کاروان بگویند سلام ما را هم به صاحب این ضریح برسانید، همه آمده‌اند تا عشق و ارادت خود را به ساحت حضرت حسین‌بن‌علی(ع) نشان دهند، بچه‌های کاروان ضریح که «سفینه‌النجاه» نام گرفته است، استقبال مردم را غیرقابل تصور می‌دانند و وقتی از حاشیه‌های آن سخن به میان می‌آورند، اشک به پهنای صورت آنان می‌نشیند و بغض گلو مجال سخن را از آنان می‌گیرد.
تا نیمه شب به تماشای عاشقان و ارادتمندان می‌نشینم و به حال آنان غبطه می‌خورم، هر چند هوا سرد است و بسیاری از مردم امکانات لازم را برای گرم شدن ندارند؛ اما اینها مانع نمی‌شود، جمعیت همچنان مات و مبهوت عظمت این ضریح است، ضریحی که قبل از جای گرفتن در مکانی مقدس به این شهر آمده است و من مات و مبهوت عشق این مردم هستم که تا سپیده‌ای دیگر از صبح در کنار ضریح می‌مانند.
کاروان حرکت می‌کند به سوی کربلا و بدرقه می‌شود در حلقه مردم ولایی شهر ساوه. از شهر که خارج می‌شویم، آه و اندوه و ماتم است که به سوی آسمان روانه می‌شود... .
کاروان راه خود را پیش می‌گیرد و راهی اراک می‌شود، شهری که مردمان نجیب، خونگرم و ولایی‌دار از نخستین ساعت‌های بامدادی خود را برای استقبال از ضریح آماده می‌کنند، اما کاروان بارها و بارها در حلقه مردم روستاها، بخش‌ها و مناطق مختلف متوقف می‌شود، کسی اسپند آورده است که دود کند، یکی گوسفند ذبح می‌کند، دیگری دسته‌های گل آورده است و هزاران صحنه دیگر در پیش روی ما مجسم می‌شود از این عشق و ارادت.
مردم روستای ابراهیم‌آباد می‌گویند نماز صبح را که بر پای داشته‌اند، کنار جاده آمده‌اند و برای عبور کاروان لحظه‌شماری کرده‌اند. کاروان که از راه می‌رسد، قربانی‌های خود را وسط جاده می‌آورند و با ذبح آن مانع حرکت کاروان می‌شوند، این صحنه در «کارچان» و روستاهای دیگر تکرار می‌شود.
دیشب مردم اراک میزبان ضریح حضرت حسین بن علی(ع) بودند، تا شاید حضرتش میزبان آنان در کربلا باشد.

محمد خامه‌یار