چارهای جز گذاشتن و بازگشتن نیست. باید دل برید از آنچه که سالها برای رسیدن به آن لحظهشماری میشد. سرزمین وحی، سرزمین خاطرات و رویدادهای تاریخی مسلمانان بوده و خواهد بود. حضور …
چارهای جز گذاشتن و بازگشتن نیست. باید دل برید از آنچه که سالها برای رسیدن به آن لحظهشماری میشد. سرزمین وحی، سرزمین خاطرات و رویدادهای تاریخی مسلمانان بوده و خواهد بود.
حضور در مکه و مدینه فرصت مغتنمی بود که زودتر از زود سپری شد. این خیل جماعت، هیچ نشانی از مزار حضرت عبدالله، پدر رسول خاتم نیافته است، آن طور که اثری از مزار حضرت فاطمه به دست نیاورد.
عجیب است که کسی مزار صحابه پیامبر را نمیشناسد! هویت ما با کوچههای بنیهاشم عجین است، حالا چرا کسی نشانهای از آن نمیبیند؟ عمر سفر کوتاه است، هیچ مجالی برای سفر به سرزمین فدک نیست و کسی از نزدیک فدک را نمیبیند. جمعیت چند میلیونی حاجیان مجال حضور در زیارتگاههای زیادی را نمییابد.
ابواء زیارتگاه آمنه بنت وهب، مادر رسول گرامی اسلام و بزرگانی از مسلمانان است که زائران زیادی را به خود نمیبیند. جایی که پیامبر گوهر اشک خویش را در آن سرزمین از کسی پنهان نداشت، مزار شهدای بدر و نخستین محل رویارویی مسلمانان صدر اسلام با مشرکان، مسجد عرش در کنار مزار شهدای بدر و غار ثور که شاهد هجرت پیامبر اسلام(ص) دل هر حاجی را شیدای خود میکند، اما افسوس که فرصت زیارت را به دست نمیآورد.
حاجی بازمیگردد به وطن و زادگاه خود، از هر جا آمده باشد، مهم این است که حاجی میداند بازگشت او سوی خداست، بازگشتی به ابدیت مطلق، به سوی پروردگاری لایتناهی است، هیچ حد و اندازه و نهایتی ندارد.
به سوی او بازمیگردد یعنی راه کمال را پیش روی خود مییابد، به کمال مطلق میرسد، حج و طواف در کنار کعبه که نشانهای از اوست، وسیلهای است تا به سوی خدا رهنمون شویم. چه زود دیر میشود و حاجی با رمز و رموز حج آشنایی زیادی ندارد و فلسفه بسیاری از اسرار حج برای او مکتوم مانده است!
محمد خامهیار
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است