درنگی زودگذر

حضور در عرفات آغاز رویشی بود که زود سپری شد. چه زیبا فرمود مولای متقیان علی علیه‌السلام که «بگذارید و بگذرید، ببینید و دل نبندید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت». حضور در مشعر هم …

حضور در عرفات آغاز رویشی بود که زود سپری شد. چه زیبا فرمود مولای متقیان علی علیه‌السلام که «بگذارید و بگذرید، ببینید و دل نبندید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت».
حضور در مشعر هم همانند عبور از گذرگاهی است که تنها عقل و خرد را به تسخیر می‌کشاند و جان آدمی را مدهوش خود می‌کند و به قرب الهی رهنمون می‌سازد.
این عظمت فرمان الهی است که هر کسی هستی و از هر کجا که آمده باشی، هر کجای این گیتی خاکی مقیم بوده باشی، با هر رنگ و نژاد و چهره و لهجه‌ای، حالا که می‌خواهی حاجی شوی و به فرمان الهی تن دهی، در شب مشعر تا سحرگاهش باید در این نقطه حاضر باشی تا به کرامت دست یابی و مشمول رحمت الهی شوی.
مشعر برای تو آموزشگاه تمرین بندگی است، جام جان را به سمت و سوی مبدا هستی سوق می‌دهد و تو را به میعادگاه واقعی رهنمون می‌کند و حالا تو حاجی شده‌ای و در منا رمی‌جمرات و قربانی کرده‌ای، در این وادی، ابراهیم اسماعیل را به قربانگاه برد، آن طور که حسین (ع)، اکبر و اصغر و قاسم و عباس را.
سه روز تمام در منا وقوف داری. درنگ می‌کنی اما درنگی زودگذر مثل عبور ابرها در آسمان زندگی. در این سه روز خیمه‌نشین می‌شوی، توقف تو ماندن نیست، سکون نیست. درنگ است برای بازشناسی خویش.
تو مسافری، آهنگ رفتن باید داشته باشی باید سفر کنی و به مقصد برسی، تو می‌دانی بازگشتی خواهی داشت به سوی خدا، به سوی او که من و تو را آفرید. اینجا که درنگ کرده‌ای، بی‌شک صدای گام‌های ابراهیم را می‌شنوی.

محمد خامه‌یار