آینه‌های ناصاف، کج‌تابی دارند!

آینه‌ها سه جورند: محدب، مقعر، سالم. آینه‌ محدب واقعیت را بزرگ‌تر از آنچه هست جلوه می‌دهد و آینه مقعر واقعیت را کوچکتر از آنچه هست. آینه سالم واقعیت را همان‌جور که هست نشان می‌دهد. همه …

آینه‌ها سه جورند: محدب، مقعر، سالم. آینه‌ محدب واقعیت را بزرگ‌تر از آنچه هست جلوه می‌دهد و آینه مقعر واقعیت را کوچکتر از آنچه هست. آینه سالم واقعیت را همان‌جور که هست نشان می‌دهد.
همه ما می‌خواهیم خودمان را در آینه‌هایی ببنیم که نه مقعرند نه محدب، نه غبار آلودند و نه ترک خورده. آینه‌های سالمی که خودمان را بهمان نشان می‌دهند. خود اصلی‌مان را. جلویش که می‌ایستیم احساس خوشایند «بودن» بهمان دست می‌دهد. احساس می‌‌کنیم واقعا هستیم چون آینه با همه وجود پذیرای ماست. وقتی روبرویش بایستیم دیگر تصویر شیء قبلی را منعکس نمی‌کند. مثلا اگر قبل از ما یک تابلوی نقاشی جلوی آینه بوده، آینه همان را باز تابانده. اما حالا که ما آمده‌ایم میان آینه و تابلوی نقاشی، آینه بلافاصله دست از تابلو بر می‌دارد و به ما توجه می‌کند. ما را می‌پذیرد و در دلش جای می‌دهد. این چنین است که عکس خودمان را در آینه می‌بینیم؛ آینه مهربان و پذیرنده است.
آدم‌ها هم آینه‌اند. بعضی‌ها سالم، بعضی‌ها مقعر، بعضی‌ها محدب، بعضی‌ها گرد و غبار رویشان را پوشانده، بعضی‌ها ترک خورده‌اند و واقعیت را دو پاره و چند پاره منعکس می‌کنند، بعضی‌ها... آیینه صاف و سالمی باشیم. همانطور که دوست داریم دیگران، آینه صاف و سالمی باشند.


نویسنده: زهیر توکلی