دو راه بیشتر نداری!

افسانه‌های سرخ‌پوستان می‌گوید در زندگی دو راه بیشتر وجود ندارد. یکی از این دو سرازیری ملایمی است که به تپه‌های پایین دره می‌رسد. افسانه می‌گوید این راه سرانجام به سرزمینی …

افسانه‌های سرخ‌پوستان می‌گوید در زندگی دو راه بیشتر وجود ندارد. یکی از این دو سرازیری ملایمی است که به تپه‌های پایین دره می‌رسد. افسانه می‌گوید این راه سرانجام به سرزمینی بی آب و علف ختم می‌شود و چیزی جز مرگ در انتظار انسان نیست.
راه دیگر سربالایی تندی است که به یک کوه‌ و راه پر از سنگلاخ منتهی می‌شود؛ راهی پر از سختی و مشقت. راهی که تنها انسان‌های قوی قادر به صعود به قله آن هستند. قله‌ای که عقاب تیز پرواز در آسمان آن همیشه در حال پرواز است.
سرخپوستان با بهره‌جویی از مضمون این افسانه به کودکان خود می‌آموزند که راه ساده، بهترین راه نیست. برخورداری از شخصیت قوی تنها با رویارویی با مشکلات و غلبه بر آنهاست که امکان پذیرست نه با فرار کردن از سختی‌ها و یافتن راهی ساده و راحت.
بهترین آسایش آن است که بعد از رسیدن به هدف نصیب ما می‌شود و اغلب، راههای سختی هم برای رسیدن دارند.