این بخش مثالهایی ساده از کاربرد آموزههای اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان میدهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک میکند. اگر شما خالق …
این بخش مثالهایی ساده از کاربرد آموزههای اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان میدهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک میکند.
اگر شما خالق یک نقاشی نفیس باشید یا اثری باستانی به شما به ارث رسیده باشد، عملا شما مالک یک کالای یکتا هستید. شما برای عرضه این کالا قدرتانحصاری کامل دارید. این حق انحصاری از آنجا ناشی میشود که دولتها کپی آثار هنری را ممنوع کردهاند. اگر کسی بخواهد آثار هنری را کپی کند، جرمی بینالمللی مرتکب شده است و میتوان برایش قرار تعقیب صادر کرد. البته این قدرت انحصاری نه تنها کاهنده کل رفاه در جامعه نیست، بلکه در بلندمدت رفاه جامعه را افزایش خواهد داد. دلیل اصلی به انگیزه خالق اثر مربوط است. اگر سیاستگذار به آحاد اقتصادی این تضمین را بدهد که برای فروش آثار هنریشان قدرت انحصاری دارند، استعدادهای جدیدی وارد عرصه میشوند. لذا کل تعداد نقاشیهای نفیس افزایش مییابد. مشابه همین استدلال برای اعطای حق انحصاری در خصوص ابداعات و انحصارات استفاده میشود.
در مورد نقاشیهای نفیس البته نفس قدرت انحصاری در فروش، لزوما منجر به افزایش درآمد خالقین اثر نمیشود. چراکه برای این کالاها، تقاضای عمومی وجود ندارد. برای فروش چنین کالاهایی معمولا از حراجی استفاده میشود. در حراجی کالاهایی چون آثار هنری، هرچه تعداد حاضرین بیشتر باشد، کالا به قیمت بالاتری به فروش میرسد. در سالهای اخیر نقاشیها و آثار هنری نفیس ایرانی به قیمتهای خوبی در حراج کریستی دبی به فروش رسیده است. اخیرا گزارشی خواندم که در اثر موفقیت چشمگیر هنرمندان ایرانی، بسیاری از جوانان توانا علاقهمند به آموختن هنر شدهاند. این دقیقا هدفی است که سیاستگذار باید از اعمال حق انحصاری نشر دنبال کند.
محمدحسین رحمتی
دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه آستین
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است